Kuzaı - قضاعی
Kuzaı - قضاعی maddesi sözlük listesi
قضاعی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (اِخ) اسعدبن عطیه است که در
اصطلاح رجالی وی را قضاعی خوانند. (از
ریحانة الادب ج ۳ ص ۳۰۲).
اصطلاح رجالی وی را قضاعی خوانند. (از
ریحانة الادب ج ۳ ص ۳۰۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (اِخ) محمدبن سلامةبن جعفر.
قاضی مصر از محدثان است. وی از گروه
بسیاری روایت شنیده و کتاب «الشهاب» را
تألیف کرد و از او جماعتی روایت کرده اند از
جمله قاضی ابوبکر انصاری در بغداد. وی به
سال ۴۵۴ ...
قاضی مصر از محدثان است. وی از گروه
بسیاری روایت شنیده و کتاب «الشهاب» را
تألیف کرد و از او جماعتی روایت کرده اند از
جمله قاضی ابوبکر انصاری در بغداد. وی به
سال ۴۵۴ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (اِخ) محمدبن عبداللََّه، مکنی
به ابن الآبار. رجوع به ابن آبار شود.
به ابن الآبار. رجوع به ابن آبار شود.