hutat - حتات
hutat - حتات maddesi sözlük listesi
حتات Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
حُتات [مفرد]:
1- ما تناثر من الشّيء "ترى حُتات الخشب متناثرًا".
2- (جو) موادّ غِرْيَنيّة تتفتّت بالاحتكاك وتنقلها الأنهارُ والتُّرعُ.
3- هُزال يصيب الدّابّة.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حُ ] (ع اِ) تراشه از هر چیزی. (معجم
البلدان). و ریزهٔ آن. (منتهی الارب). خراشهٔ
هرچیز، یعنی آنچه به حک از چیزی
فروریزد. || آنجای که پادشاهان به کسی
جدا کرده دهند مانند التمغا. ...
البلدان). و ریزهٔ آن. (منتهی الارب). خراشهٔ
هرچیز، یعنی آنچه به حک از چیزی
فروریزد. || آنجای که پادشاهان به کسی
جدا کرده دهند مانند التمغا. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حُ ] (اِخ) قطیعه ای است به بصره.
(معجم البلدان). و رجوع به حت شود.
(معجم البلدان). و رجوع به حت شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حُ ] (اِخ) ابن ذریح. مرزبانی گفت:
در روز جنگ پل کشته شد و پدر او در رثای
وی سرود:
ابغی الحتات فی الجیاد و لاأری
له شبهاً مادام للََّه ساجدُ
و کان حتات کالشهاب حیاته
و کلّ شهاب لامحالة ...
در روز جنگ پل کشته شد و پدر او در رثای
وی سرود:
ابغی الحتات فی الجیاد و لاأری
له شبهاً مادام للََّه ساجدُ
و کان حتات کالشهاب حیاته
و کلّ شهاب لامحالة ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حُ ] (اِخ) ابن عمرو انصاری برادر
ابوسیر. صحابیست. و بعضی نام او را
حباب بن عمرو گفته اند. رجوع به حباب بن
عمرو شود.
ابوسیر. صحابیست. و بعضی نام او را
حباب بن عمرو گفته اند. رجوع به حباب بن
عمرو شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حُ ] (اِخ) ابن یزیدبن علقمةبن
جری بن سفیان بن مجاشع دارم دارمی
مجاشعی... ابن اسحاق و ابن کلبی او را در
وفد بنی تمیم که به نزد پیغمبر آمدند
برشمردند. ابن هشام گوید: او است که گفت:
لعمر ابیک فلاتکذبن ...
جری بن سفیان بن مجاشع دارم دارمی
مجاشعی... ابن اسحاق و ابن کلبی او را در
وفد بنی تمیم که به نزد پیغمبر آمدند
برشمردند. ابن هشام گوید: او است که گفت:
لعمر ابیک فلاتکذبن ...