dirvah - درواخ
dirvah - درواخ maddesi sözlük listesi
درواخ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَرْ ] (اِ، ص) دژواخ. حالت
برخاستن از بیماری باشد که به عربی نقاهت
گویند. (برهان). نقاهت از بیماری. (از
آنندراج) (انجمن آرا). حالتی را گویند که
کسی از بیماری برآمده به صحت کامل
نرسیده باشد و آنرا به تازی ...
برخاستن از بیماری باشد که به عربی نقاهت
گویند. (برهان). نقاهت از بیماری. (از
آنندراج) (انجمن آرا). حالتی را گویند که
کسی از بیماری برآمده به صحت کامل
نرسیده باشد و آنرا به تازی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُرْ ] (ص) در اصطلاح محلی
گناباد خراسان، سالم. درست. ناشکسته. تمام.
درست و کامل : خربزهٔ درواخ آورد.
(یادداشت محمدِ پروین گنابادی).
گناباد خراسان، سالم. درست. ناشکسته. تمام.
درست و کامل : خربزهٔ درواخ آورد.
(یادداشت محمدِ پروین گنابادی).