deryayi - دریایی
deryayi - دریایی maddesi sözlük listesi
دریایی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَرْ ] (ص نسبی) دریائی. منسوب
به دریا. بحری. آبی. که در دریا زیست کند.
موجود دریائی. اهل دریا. آنها که غالباً در
دریا سفر کنند: چه دامن درّ دریایی بل
دراری سمایی... یافته بود. (منشآت خاقانی
چ ...
به دریا. بحری. آبی. که در دریا زیست کند.
موجود دریائی. اهل دریا. آنها که غالباً در
دریا سفر کنند: چه دامن درّ دریایی بل
دراری سمایی... یافته بود. (منشآت خاقانی
چ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُرْ ] (اِخ) قومی که در قرن
دوازدهم و یازدهم قبل از میلاد به یونان حمله
بردند و با آخنیان خویشاوند بودند ولی
مدتی بعد در جنگلهای شمال بالکان سکنی
گزیدند و آنان را بیرون راندند و ...
دوازدهم و یازدهم قبل از میلاد به یونان حمله
بردند و با آخنیان خویشاوند بودند ولی
مدتی بعد در جنگلهای شمال بالکان سکنی
گزیدند و آنان را بیرون راندند و ...