dumdar - دمدار
dumdar - دمدار maddesi sözlük listesi
دمدار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (نف مرکب) دارای دم. دم کرده.
آمیخته به بخار و دم. گازدار: چاه دم دار؛ چاه
که دارای گاز است. (یادداشت مؤلف).
|| باارتجاعیت. (ناظم الاطباء). || موافق
و همدم. (دانشنامهٔ ...
آمیخته به بخار و دم. گازدار: چاه دم دار؛ چاه
که دارای گاز است. (یادداشت مؤلف).
|| باارتجاعیت. (ناظم الاطباء). || موافق
و همدم. (دانشنامهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُ ] (نف مرکب) دارندهٔ دم. هر
حیوانی که دارای دم باشد مانند اسب و استر.
(ناظم الاطباء). || دنباله دار. دارای دنبال.
- ستارهٔ دم دار؛ ذوذنب. (ناظم الاطباء).
|| ...
حیوانی که دارای دم باشد مانند اسب و استر.
(ناظم الاطباء). || دنباله دار. دارای دنبال.
- ستارهٔ دم دار؛ ذوذنب. (ناظم الاطباء).
|| ...