racis - راجس
racis - راجس maddesi sözlük listesi
راجس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ ] (ع ص) کسی که مرجاس را
در چاه اندازد. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء). (مِرجاس سنگی که بر دلو
بندند و بدان لای چاه را بشورانند و آن آب
برکشند تا بدان طریق لای برآید و چاه پاک ...
در چاه اندازد. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء). (مِرجاس سنگی که بر دلو
بندند و بدان لای چاه را بشورانند و آن آب
برکشند تا بدان طریق لای برآید و چاه پاک ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ ] (اِخ) نام یکی از شهرهای ماد
شرقی که تا اکباتان ده روز راه بوده است و در
کتاب توبی ذکری از آن بمیان آمده است
همچنانکه توقف گاه دیسرائلیت بوده است در
ایامی که بوسیله شلمانسر بدانجا تبعید ...
شرقی که تا اکباتان ده روز راه بوده است و در
کتاب توبی ذکری از آن بمیان آمده است
همچنانکه توقف گاه دیسرائلیت بوده است در
ایامی که بوسیله شلمانسر بدانجا تبعید ...