rızavi - رضوی
rızavi - رضوی maddesi sözlük listesi
رضوی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ / رِ ضَ وی ی / وی ] (از ع، ص
نسبی) منسوب به رَضْوی ََ که کوهیست به
مدینه. (منتهی الارب). || منسوب به رَضیّ،
مانند صفی و صفوی. (از نشریهٔ دانشکدهٔ
ادبیات تبریز سال ۱ ...
نسبی) منسوب به رَضْوی ََ که کوهیست به
مدینه. (منتهی الارب). || منسوب به رَضیّ،
مانند صفی و صفوی. (از نشریهٔ دانشکدهٔ
ادبیات تبریز سال ۱ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَضْ وا ] (اِخ) نام کوهیست به
مدینه. (منتهی الارب). کوهی است و نسبت
بدان رَضَویّ است. (از اقرب الموارد). نام
کوهی است به هفت فرسنگی مدینه نزدیک
شهر ینبوع میان مدینه و ینبوع، کیسانیه
معتقدند که محمدبن ...
مدینه. (منتهی الارب). کوهی است و نسبت
بدان رَضَویّ است. (از اقرب الموارد). نام
کوهی است به هفت فرسنگی مدینه نزدیک
شهر ینبوع میان مدینه و ینبوع، کیسانیه
معتقدند که محمدبن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ضَ ] (اِخ) میرزا محمدباقربن
ابراهیم یا محمدابراهیم بن محمدباقربن
محمدعلی حسینی رضوی قمی الاصل
همدانی المسکن و الولادة. از بزرگان اوایل
قرن سیزدهم هجری بود و شعر نیکو می گفت
و رساله ای در معاد جسمانی ...
ابراهیم یا محمدابراهیم بن محمدباقربن
محمدعلی حسینی رضوی قمی الاصل
همدانی المسکن و الولادة. از بزرگان اوایل
قرن سیزدهم هجری بود و شعر نیکو می گفت
و رساله ای در معاد جسمانی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(رَ یا رِ ضَ) [ ع . ] 1 - (ص نسب .) منسوب به امام رضا(ع ). 2 - (اِمر.) یکی از
گوشه های شور (موسیقی ).
گوشه های شور (موسیقی ).