remmah - رماح
remmah - رماح maddesi sözlük listesi
رماح Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
رَمَّاح [مفرد]: ج رمَّاحون ورمَّاحة:
1- صيغة مبالغة من رمَحَ.
2- صانع الرِّماح.
3- خيَّالٌ مسلَّحٌ برُمْح "جنديّ رمّاح"| رَقْصة الرَّمّاحين: رقصة يؤدِّيها أربعة أزواج من الراقصين أو أكثر.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ ] (ع اِ) جِ رُمْح. نیزه ها. (منتهی
الارب) (غیاث اللغات) (از اقرب الموارد).
رجوع به رُمْح شود:
میزبانان من سیوف و رماح
میهمانان من کلاب و نمور.مسعودسعد.
ز رای و عزم تو گردون و دهر از آن ...
الارب) (غیاث اللغات) (از اقرب الموارد).
رجوع به رُمْح شود:
میزبانان من سیوف و رماح
میهمانان من کلاب و نمور.مسعودسعد.
ز رای و عزم تو گردون و دهر از آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَمْ ما ] (ع ص) نیزه گر. (منتهی
الارب) (دهار). نیزه باز کامل. (آنندراج).
استاد در نیزه اندازی. (از تاج العروس).
الارب) (دهار). نیزه باز کامل. (آنندراج).
استاد در نیزه اندازی. (از تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَمْ ما ] (اِخ) منسوب است به صنعت
رِماح که نیزه سازی را می رساند و جماعتی
بدان منسوبند و از جملهٔ آنهاست ابوجعفر
احمدبن محمدبن عبدالوارث الرماح از مردم
مصر که در ذیحجهٔ سال پانصد و هشتاد و ...
رِماح که نیزه سازی را می رساند و جماعتی
بدان منسوبند و از جملهٔ آنهاست ابوجعفر
احمدبن محمدبن عبدالوارث الرماح از مردم
مصر که در ذیحجهٔ سال پانصد و هشتاد و ...