remy - رمی
remy - رمی maddesi sözlük listesi
رمی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَمْ یْ ] (ع مص) انداختن چیزی از
دست. (منتهی الارب). افکندن چیزی را. (از
اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). رمایة.
(اقرب الموارد). افکندن. پرتاب کردن.
- رمی جمرة؛ از مناسک حج است در
نزول مِنی ََ، ...
دست. (منتهی الارب). افکندن چیزی را. (از
اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). رمایة.
(اقرب الموارد). افکندن. پرتاب کردن.
- رمی جمرة؛ از مناسک حج است در
نزول مِنی ََ، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ ما ] (ع اِ) آواز سنگ که طفلان
اندازند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
اندازند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ می ی ] (ع اِ) میغ بزرگ قطره.
(مهذب الاسماء). ابرپاره های کوچک یا ابر
بزرگ قطرهٔ سخت بار. ج، اَرْماء، اَرْمیة، رَمایا.
(از منتهی الارب). قطعه های کوچک از ابر یا
ابر درشت قطرهٔ سخت بار از ابرهای موسم ...
(مهذب الاسماء). ابرپاره های کوچک یا ابر
بزرگ قطرهٔ سخت بار. ج، اَرْماء، اَرْمیة، رَمایا.
(از منتهی الارب). قطعه های کوچک از ابر یا
ابر درشت قطرهٔ سخت بار از ابرهای موسم ...