sufte - سفته
sufte - سفته maddesi sözlük listesi
سفته Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ تَ / تِ ] (اِ) معرب آن سفتج. ج،
سفاتج. (حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). آن
است که چیزی از کسی بطریق عاریت یا
قرض یا در عوض چیزی بگیرد تا در شهر
دیگر بازدهد. (برهان). مالی باشد که
بشهری ...
سفاتج. (حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). آن
است که چیزی از کسی بطریق عاریت یا
قرض یا در عوض چیزی بگیرد تا در شهر
دیگر بازدهد. (برهان). مالی باشد که
بشهری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ تَ / تِ ] (ن مف) معرب آن
سفتجة (تفس). (حاشیهٔ برهان قاطع چ
معین). هرچیز سوراخ کرده همچو مروارید
سفته و لعل سفته و مانند آن. (برهان) (از
آنندراج) (رشیدی):
یکی سفته و دیگری نیم سفت
یکی آنکه ...
سفتجة (تفس). (حاشیهٔ برهان قاطع چ
معین). هرچیز سوراخ کرده همچو مروارید
سفته و لعل سفته و مانند آن. (برهان) (از
آنندراج) (رشیدی):
یکی سفته و دیگری نیم سفت
یکی آنکه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ تَ / تِ ] (ص) هرچیز غلیظ و
سطبر. (برهان) (آنندراج) (رشیدی). هرچیز
سطبر و محکم. (غیاث). || جامهٔ هنگفت
و گنده و سطبر. (برهان). جامهٔ سطبر.
(رشیدی).
سطبر. (برهان) (آنندراج) (رشیدی). هرچیز
سطبر و محکم. (غیاث). || جامهٔ هنگفت
و گنده و سطبر. (برهان). جامهٔ سطبر.
(رشیدی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(س تَ یا تِ) (ص .) 1 - ستبر، غلیظ . 2 - محکم . 3 - جامة هنگفت و ستبر.4 - (اِ.)
تیر، پیکان نوک تیز.
تیر، پیکان نوک تیز.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(سُ تَ یا س تِ) (اِ.) 1 - سندی که به موجب آن مقدار بدهی و زمان پرداخت آن معین می
گردد. 2 - دشت ، اولین فروش کاسب .
گردد. 2 - دشت ، اولین فروش کاسب .