sufli - سفلی
sufli - سفلی maddesi sözlük listesi
سفلی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ ] (اِ) دیگ آهنی را گویند که
سرش گشاده بود. (برهان). دیگ آهنی را
گویند که سرش گشاده بود و اهل هندکراهی
خوانند. (آنندراج) (شرفنامه).
سرش گشاده بود. (برهان). دیگ آهنی را
گویند که سرش گشاده بود و اهل هندکراهی
خوانند. (آنندراج) (شرفنامه).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لی ی ] (ع ص نسبی) نقیض
عُلْوی. (از اقرب الموارد). در عربی به معنی
پستی است که در مقابل بلندی باشد.
(برهان). پست تر و این مؤنث اسفل است.
بالکسر و بالضم و کسر لام منسوب به سفل
که ...
عُلْوی. (از اقرب الموارد). در عربی به معنی
پستی است که در مقابل بلندی باشد.
(برهان). پست تر و این مؤنث اسفل است.
بالکسر و بالضم و کسر لام منسوب به سفل
که ...