sence - سنجه
sence - سنجه maddesi sözlük listesi
سنجه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ جَ ] (ع اِ) سیاهی سپیدی آمیخته.
ج، سُنج. (منتهی الارب) (آنندراج).
ج، سُنج. (منتهی الارب) (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ جَ / جِ ] (اِ مرکب) (از: سنج،
سنجیدن +هـ ، پسوند نسبت و آلت). (از
حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). سنجه. سنگی را
گویند که چیزها بدان وزن کنند. (برهان).
سنگی که بر آن چیزها را در ترازو وزن ...
سنجیدن +هـ ، پسوند نسبت و آلت). (از
حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). سنجه. سنگی را
گویند که چیزها بدان وزن کنند. (برهان).
سنگی که بر آن چیزها را در ترازو وزن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ جَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
چهریق بخش شاهپور شهرستان خوی. ۱۲۴
تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج
۴).
چهریق بخش شاهپور شهرستان خوی. ۱۲۴
تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج
۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ جَ ] (اِخ) نام اولکایی و ملکی
است و در آنجا رودخانهٔ عظیمی است، گویند
پلی بر آن رودخانه بسته اند از یک طاق.
(برهان). شهرکی است بشام، خرم و به نزدیک
وی پلی است که اندر همهٔ جهان ...
است و در آنجا رودخانهٔ عظیمی است، گویند
پلی بر آن رودخانه بسته اند از یک طاق.
(برهان). شهرکی است بشام، خرم و به نزدیک
وی پلی است که اندر همهٔ جهان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ جَ ] (اِخ) نام رودی است که پل
عظیمی بر آن بسته شده است. (از معجم
البلدان). رجوع به نزهة القلوب ص ۱۶۸ و
۲۰۹ شود.
عظیمی بر آن بسته شده است. (از معجم
البلدان). رجوع به نزهة القلوب ص ۱۶۸ و
۲۰۹ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ جَ ] (اِخ) نام دیوی است از دیوان
مازندران. (از برهان). نام یکی از دیوان
مازندران است. (جهانگیری). برحسب
روایت شاهنامه از دیوان سرزمین مازندران
بوده است که بدست رستم کشته شده
است :
نه ارژنگ ماندم ...
مازندران. (از برهان). نام یکی از دیوان
مازندران است. (جهانگیری). برحسب
روایت شاهنامه از دیوان سرزمین مازندران
بوده است که بدست رستم کشته شده
است :
نه ارژنگ ماندم ...