şah-rud - شاهرود
şah-rud - شاهرود maddesi sözlük listesi
شاهرود Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ مرکب) آب بزرگ. رود بزرگ.
مطلق رود بزرگ. || نام سازی است که آن
را شهرود نیز گویند. (شرفنامهٔ منیری). نام
سازی است مانند نی که اکثر و اغلب رومیان
دارند و در بزم و ...
مطلق رود بزرگ. || نام سازی است که آن
را شهرود نیز گویند. (شرفنامهٔ منیری). نام
سازی است مانند نی که اکثر و اغلب رومیان
دارند و در بزم و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام رودخانه ای که حکیم ابن
احوص سغدی کرد به سال ست و ثلثمائه
(۳۰۶ هـ . ق.). (یادداشت مؤلف).
احوص سغدی کرد به سال ست و ثلثمائه
(۳۰۶ هـ . ق.). (یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام رودخانهٔ بزرگی است که
منبع آن ولایت طالقان قزوین باشد. (فرهنگ
جهانگیری) (برهان) (سروری). رودی است
که از دو شعبهٔ طالقان و الموت پدید آید. شعبهٔ
طالقان از کوههای بلوک طالقان و شعبهٔ
الموت از ارتفاعات مغرب کندوان سرچشمه ...
منبع آن ولایت طالقان قزوین باشد. (فرهنگ
جهانگیری) (برهان) (سروری). رودی است
که از دو شعبهٔ طالقان و الموت پدید آید. شعبهٔ
طالقان از کوههای بلوک طالقان و شعبهٔ
الموت از ارتفاعات مغرب کندوان سرچشمه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) شهرستان... نام یکی از
شهرستانهای استان دوم کشور و قسمت عمدهٔ
این شهرستان را کویر تشکیل میدهد. آب آن
از رودخانهٔ تاش سرچشمه می گیرد که پس از
متصل شدن بچندین رود کوهستانی دیگر در
قسمت خاوری شهر شاهرود و از زیر ...
شهرستانهای استان دوم کشور و قسمت عمدهٔ
این شهرستان را کویر تشکیل میدهد. آب آن
از رودخانهٔ تاش سرچشمه می گیرد که پس از
متصل شدن بچندین رود کوهستانی دیگر در
قسمت خاوری شهر شاهرود و از زیر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (بخش مرکزی) از دو
دهستان بنام زیراستاق و طرود تشکیل شده.
دهستان زیراستاق تا شعاع ۳۰ هزارگزی
شاهرود و دهستان طرود در حدود ۱۵۰
هزارگزی جنوب باختری شاهرود قرار دارد
و جمع قرای بخش ۴۰ آبادی و سکنهٔ آن در
حدود ۱۶۵۰۰ تن ...
دهستان بنام زیراستاق و طرود تشکیل شده.
دهستان زیراستاق تا شعاع ۳۰ هزارگزی
شاهرود و دهستان طرود در حدود ۱۵۰
هزارگزی جنوب باختری شاهرود قرار دارد
و جمع قرای بخش ۴۰ آبادی و سکنهٔ آن در
حدود ۱۶۵۰۰ تن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (شهر) شهری کوچک است
مرکز شهرستان شاهرود. سکنهٔ آن در حدود
۱۸۰۰۰ تن. آب آن از قنات. محصول آن
میوه و غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۳).
مرکز شهرستان شاهرود. سکنهٔ آن در حدود
۱۸۰۰۰ تن. آب آن از قنات. محصول آن
میوه و غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام یکی از بخشهای
چهارگانهٔ شهرستان هروآباد آذربایجان است.
این بخش یکی از حاصلخیزترین بخش های
شهرستان مزبور است و از دو دهستان
تشکیل شده است: دهستان خوش رستم: ۵۶
آبادی و ۱۴۷۵۹ تن سکنه و دهستان شاهرود
۳۲ آبادی و ...
چهارگانهٔ شهرستان هروآباد آذربایجان است.
این بخش یکی از حاصلخیزترین بخش های
شهرستان مزبور است و از دو دهستان
تشکیل شده است: دهستان خوش رستم: ۵۶
آبادی و ۱۴۷۵۹ تن سکنه و دهستان شاهرود
۳۲ آبادی و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام یکی از دهستانهای
دوگانهٔ بخش شاهرود شهرستان هروآباد.
دارای ۱۹۳۳۰ تن سکنه. آب آن از رودخانهٔ
شاهرود است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج
۴).
دوگانهٔ بخش شاهرود شهرستان هروآباد.
دارای ۱۹۳۳۰ تن سکنه. آب آن از رودخانهٔ
شاهرود است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج
۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی از دهستان زروماهرو
بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. دارای
۴۹۰ تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه.
محصول آن غلات و لبنیات. شغل اهالی
زراعت و گله داری است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۶).
بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. دارای
۴۹۰ تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه.
محصول آن غلات و لبنیات. شغل اهالی
زراعت و گله داری است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی از دهستان فارغان
بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس.
دارای ۴۰۲ تن سکنه. آب آن از رودخانه و
قنات. محصول آن خرما و غلات است. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس.
دارای ۴۰۲ تن سکنه. آب آن از رودخانه و
قنات. محصول آن خرما و غلات است. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی از دهستان نسر بالارخ
بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه. دارای
۴۹ تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن
غلات و بنشن و چغندر. شغل اهالی زراعت و
گله داری و کرباس بافی است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ...
بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه. دارای
۴۹ تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن
غلات و بنشن و چغندر. شغل اهالی زراعت و
گله داری و کرباس بافی است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ...