sarrar - صرار
sarrar - صرار maddesi sözlük listesi
صرار Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
صرّار [مفرد]
• صرَّار اللَّيل الحَلقيّ: (حن) حيوان يعيش داخل تجاويف صغيرة يحدثها في الحقول والبراريّ، ويلجأ إليها بسرعة كلَّما شعر بالخطر، يرتفع صرير الذكور في موسم الإخصاب، تضع الأنثى البيضَ في ثقوب تحدثها في التربة، وتتعهّد الأنثى اليرقات حتى يكتمل نموّها.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ ] (ع اِ) رشته که بر پستان اشتر
بندند. پستان بند ناقه. ج، اَصِرَّة. (منتهی
الارب). || جایهای بلند. (منتهی الارب).
بندند. پستان بند ناقه. ج، اَصِرَّة. (منتهی
الارب). || جایهای بلند. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ رْ را ] (ع اِ) تزدک . (ربنجنی).
جَزد. (دستور اللغة). زنجره. زَلَّه. چیک.
(تحفه). صَرّارَه. و این غیر صراراللیل است.
جَزد. (دستور اللغة). زنجره. زَلَّه. چیک.
(تحفه). صَرّارَه. و این غیر صراراللیل است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ ] (اِخ) موضعی است نزدیک
مدینه. (منتهی الارب). گفته اند صرار موضعی
است در سه میلی مدینه بر طریق عراق. (قول
خطابی) (معجم البلدان). آبی است در حرّهٔ
شرقیه. (منتهی الارب). نصر گوید: آبی است
قرب مدینه که ...
مدینه. (منتهی الارب). گفته اند صرار موضعی
است در سه میلی مدینه بر طریق عراق. (قول
خطابی) (معجم البلدان). آبی است در حرّهٔ
شرقیه. (منتهی الارب). نصر گوید: آبی است
قرب مدینه که ...