fırhan - فرخان
fırhan - فرخان maddesi sözlük listesi
فرخان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (ع اِ) جِ فَرْخ. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). جوجه ها. جوجگان. رجوع
به فَرْخ شود.
(اقرب الموارد). جوجه ها. جوجگان. رجوع
به فَرْخ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ رْ رُ ] (اِخ) یکی از سرداران
خسروپرویز است. وی ملقب به شهروراز
(گراز کشور) بود. او را رومِزان هم می گفتند.
این سردار بلاد عظیم شام و بیت المقدس را
گرفت و به محاصرهٔ قسطنطنیه همت گماشت،
اما چون برای ...
خسروپرویز است. وی ملقب به شهروراز
(گراز کشور) بود. او را رومِزان هم می گفتند.
این سردار بلاد عظیم شام و بیت المقدس را
گرفت و به محاصرهٔ قسطنطنیه همت گماشت،
اما چون برای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ رْ رُ ] (اِخ) پسر اردوان آخرین
پادشاه اشکانی است که به روایتی اردشیر
پاپکان دختر او را به زنی گرفته است.
هرتسفلد معتقد است که این مزاوجت واقع
شده و دلیل او این است که اردشیر میخواسته
است ...
پادشاه اشکانی است که به روایتی اردشیر
پاپکان دختر او را به زنی گرفته است.
هرتسفلد معتقد است که این مزاوجت واقع
شده و دلیل او این است که اردشیر میخواسته
است ...
fırhan - فرخان diğer yazımlar
Sıradaki maddeler