kulleys - قلیس
kulleys - قلیس maddesi sözlük listesi
قلیس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (ع ص) مرد زفت. (منتهی
الارب) (آنندراج). || (اِ) زنبور عسل.
(اقرب الموارد) (آنندراج). || عسل. (اقرب
الموارد). || شاید مصحف انقلیس باشد.
(یادداشت مؤلف). که در ...
الارب) (آنندراج). || (اِ) زنبور عسل.
(اقرب الموارد) (آنندراج). || عسل. (اقرب
الموارد). || شاید مصحف انقلیس باشد.
(یادداشت مؤلف). که در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ لَ ] (ع اِ مصغر) مصغر قلس و آن
طنابی است از برگ خرما و خوص آن. (معجم
البلدان).
طنابی است از برگ خرما و خوص آن. (معجم
البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ لْ لَ ] (اِخ) کنیسه ای است که آن را
ابرهةبن صباح مالک یمن در دروازهٔ صنعاء
بناکرد. در معجم البلدان آمده: چون ابرهة به
حکومت یمن رسید در صنعاء شهری ساخت
که مردم بهتر از آن را ندیدند ...
ابرهةبن صباح مالک یمن در دروازهٔ صنعاء
بناکرد. در معجم البلدان آمده: چون ابرهة به
حکومت یمن رسید در صنعاء شهری ساخت
که مردم بهتر از آن را ندیدند ...