kavmi - قومی
kavmi - قومی maddesi sözlük listesi
قومی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (معرب، اِ) قومیا. قومیدر.
قومیزدن. قومامون. قوقاموزس. قومین.
صمغ و برومی قثاد است. (فهرست مخزن
الادویه).
قومیزدن. قومامون. قوقاموزس. قومین.
صمغ و برومی قثاد است. (فهرست مخزن
الادویه).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (اِخ) دهی است از دهستان
یوسف آباد پایین ولایت باخرز بخش طیبات
شهرستان مشهد، سکنهٔ آن ۹۳ تن. آب آن از
قنات. محصول آن غلات، زیره و پنبه. شغل
زراعت، مالداری و صنایع دستی زنان آنجا
قالیچه بافی ...
یوسف آباد پایین ولایت باخرز بخش طیبات
شهرستان مشهد، سکنهٔ آن ۹۳ تن. آب آن از
قنات. محصول آن غلات، زیره و پنبه. شغل
زراعت، مالداری و صنایع دستی زنان آنجا
قالیچه بافی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) دهی است از دهستان
میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد،
سکنهٔ آن ۷۹۳ تن. آب آن از قنات. محصول
آن غلات، پنبه، بنشن، زیره و میوه جات.
شغل اهالی زراعت، مالداری و صنایع دستی
زنان آنجا قالیچه بافی ...
میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد،
سکنهٔ آن ۷۹۳ تن. آب آن از قنات. محصول
آن غلات، پنبه، بنشن، زیره و میوه جات.
شغل اهالی زراعت، مالداری و صنایع دستی
زنان آنجا قالیچه بافی ...
kavmi - قومی diğer yazımlar
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler