midres - مدرس
midres - مدرس maddesi sözlük listesi
مدرس Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
eğitimli; hoca; müderris; okutman
Arapça - Türkçe sözlük
I
مُدَرَّس
1. eğitimli
Anlamı: öğrenim görmüş, aydın
2. okutman
Anlamı: üniversitelerde öğretim üyesi yardımcısı, lektör
II
مُدَرِّس
1. hoca
Anlamı: okulda bir öğretmen
2. müderris
Anlamı: ders veren
3. okutman
Anlamı: üniversitelerde öğretim üyesi yardımcısı, lektör
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ رَ ] (ع اِ) موضع الدرس.
موضع الدراسة. (متن اللغة). محلی که در آن
تدریس کنند. جای تدریس. آموزشگاه.
(فرهنگ فارسی معین). مدرسه. رجوع به
مدرسه شود.
موضع الدراسة. (متن اللغة). محلی که در آن
تدریس کنند. جای تدریس. آموزشگاه.
(فرهنگ فارسی معین). مدرسه. رجوع به
مدرسه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ دَ ] (اِ) مترس. چوب کنده ای که
در پس در اندازند تا در گشوده نگردد.
|| شکلی که در کشتزار سازند برای دفع
جانوران موذی. (ناظم الاطباء). رجوع به
مترس و مترسک شود.
در پس در اندازند تا در گشوده نگردد.
|| شکلی که در کشتزار سازند برای دفع
جانوران موذی. (ناظم الاطباء). رجوع به
مترس و مترسک شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ رَ ] (ع اِ) مَدرَس. موضع درس و
جای درس گفتن. (ناظم الاطباء). جائی که در
آن تدریس کنند. (از اقرب الموارد). رجوع به
مدرسه و مَدرَس شود. || کتاب درسی.
کتابی که تدریس شود. (اقرب ...
جای درس گفتن. (ناظم الاطباء). جائی که در
آن تدریس کنند. (از اقرب الموارد). رجوع به
مدرسه و مَدرَس شود. || کتاب درسی.
کتابی که تدریس شود. (اقرب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رِ ] (ع ص) سبق گوینده.
(آنندراج) (ناظم الاطباء). آزماینده و
تعلیم کنندهٔ درس. (ناظم الاطباء): درس و
أدرس الکتاب؛ درسه. (متن اللغة). رجوع به
مُدَرِّس شود.
(آنندراج) (ناظم الاطباء). آزماینده و
تعلیم کنندهٔ درس. (ناظم الاطباء): درس و
أدرس الکتاب؛ درسه. (متن اللغة). رجوع به
مُدَرِّس شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ رَ ] (اِخ) از ایالات جنوبی
هندوستان است. مرکز آن بندری است به
همین نام با قریب دو میلیون نفر جمعیت.
جمعیت ایالت مدرس بیش از ۴۳ میلیون نفر
است.
هندوستان است. مرکز آن بندری است به
همین نام با قریب دو میلیون نفر جمعیت.
جمعیت ایالت مدرس بیش از ۴۳ میلیون نفر
است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَرْ رَ ] (ع ص) مجرب.
(متن اللغة) (اقرب الموارد). مرد آزمایش دیده.
(منتهی الارب).
(متن اللغة) (اقرب الموارد). مرد آزمایش دیده.
(منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَرْ رِ ] (ع ص) مقری ء.
(اقرب الموارد). معلم. درس گوی. آموزگار.
استاد. درس دهنده :
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسأله آموز صد مدرس
شد.حافظ.
|| بسیار ...
(اقرب الموارد). معلم. درس گوی. آموزگار.
استاد. درس دهنده :
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسأله آموز صد مدرس
شد.حافظ.
|| بسیار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دْ دَ رِ ] (ع ص) کسی که مطالعه
می کند و اهتمام می نماید. (ناظم الاطباء).
می کند و اهتمام می نماید. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَرْ رِ ] (اِخ) ابوالقاسم
(سیدمیرزا...) حسینی خاتون آبادی اصفهانی،
معروف به مدرس، از مؤلفان قرن دوازدهم
هجری قمری است. به سال ۱۳۰۳ هـ . ق.
درگذشت. او راست: تفسیر قرآن مجید به
فارسی، حاشیهٔ استبصار، حاشیهٔ تهذیب،
حاشیهٔ کافی، ...
(سیدمیرزا...) حسینی خاتون آبادی اصفهانی،
معروف به مدرس، از مؤلفان قرن دوازدهم
هجری قمری است. به سال ۱۳۰۳ هـ . ق.
درگذشت. او راست: تفسیر قرآن مجید به
فارسی، حاشیهٔ استبصار، حاشیهٔ تهذیب،
حاشیهٔ کافی، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَرْ رِ ] (اِخ) حسن (سید ...) بن
علی بن امیر اسماعیل، واعظ حسینی
اصفهانی، مشهور به مدرس، از علمای امامیهٔ
قرن سیزدهم است. به سال ۱۲۷۳ هـ . ق. در
اصفهان وفات یافت. او راست: اصالةالبرائة،
اصالةالصحة، جوامع ...
علی بن امیر اسماعیل، واعظ حسینی
اصفهانی، مشهور به مدرس، از علمای امامیهٔ
قرن سیزدهم است. به سال ۱۲۷۳ هـ . ق. در
اصفهان وفات یافت. او راست: اصالةالبرائة،
اصالةالصحة، جوامع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَرْ رِ ] (اِخ) حسن (سید ...) بن
سید اسماعیل بن میر عبدالباقی، اصفهانی
قمشه ای. از سادات طباطبائی و از علمای
امامیه و از رجال سیاست این قرن است. به
سال ۱۲۸۷ هـ . ق. در ...
سید اسماعیل بن میر عبدالباقی، اصفهانی
قمشه ای. از سادات طباطبائی و از علمای
امامیه و از رجال سیاست این قرن است. به
سال ۱۲۸۷ هـ . ق. در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَرْ رِ ] (اِخ) علی (میرسید...) بن
سید علی رضابن زین العابدین حسنی یزدی،
معروف به مدرس از علمای امامیه و شاعران
متأخر است. به سال ۱۳۲۹ هـ . ق. درگذشته
است.کتاب الهام الحجة فی العقاید الحقة و
اصول ...
سید علی رضابن زین العابدین حسنی یزدی،
معروف به مدرس از علمای امامیه و شاعران
متأخر است. به سال ۱۳۲۹ هـ . ق. درگذشته
است.کتاب الهام الحجة فی العقاید الحقة و
اصول ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَرْ رِ ] (اِخ) علی زنوزی، از
دانشمندان و حکمای متأخر است، در مدرسهٔ
سپهسالار تدریس می کرد و به سال ۱۳۰۷
هـ . ق. درگذشت و در جوار بقعهٔ شاه
عبدالعظیم مدفون گشت، از اشعار اوست:
خورشید وجود تا ز ...
دانشمندان و حکمای متأخر است، در مدرسهٔ
سپهسالار تدریس می کرد و به سال ۱۳۰۷
هـ . ق. درگذشت و در جوار بقعهٔ شاه
عبدالعظیم مدفون گشت، از اشعار اوست:
خورشید وجود تا ز ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَرْ رِ ] (اِخ) محمدرضا (میرزا
سید...) بن محمد مؤمن امامی خاتون آبادی
اصفهانی، معروف به مدرس، از علمای امامیهٔ
قرن دوازدهم هجری قمری است و در اواخر
عهد صفویه می زیسته، از تصانیف اوست:
ابواب الهدایة، جنات الخلود، خزائن الانوار.
(از ...
سید...) بن محمد مؤمن امامی خاتون آبادی
اصفهانی، معروف به مدرس، از علمای امامیهٔ
قرن دوازدهم هجری قمری است و در اواخر
عهد صفویه می زیسته، از تصانیف اوست:
ابواب الهدایة، جنات الخلود، خزائن الانوار.
(از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَرْ رِ ] (اِخ) محمدعلی بن محمد
طاهربن نادر محمد تبریزی معروف به
مدرس، از دانشمندان و مؤلفان متأخر است.
تألیفات او بدین شرح است: ۱- حیاض
الزلائل فی ریاض المسائل. ۲- الدر ...
طاهربن نادر محمد تبریزی معروف به
مدرس، از دانشمندان و مؤلفان متأخر است.
تألیفات او بدین شرح است: ۱- حیاض
الزلائل فی ریاض المسائل. ۲- الدر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَرْ رِ ] (اِخ) محمدعلی (میرزا...)
بن محمد نصیر چهاردهی رشتی گیلانی،
معروف به مدرس و مدرس چهاردهی، از
اجلهٔ علمای امامیهٔ قرن چهاردهم است. و به
سال ۱۳۳۴ هـ . ق. درگذشته است. او راست:
۱- اصول ...
بن محمد نصیر چهاردهی رشتی گیلانی،
معروف به مدرس و مدرس چهاردهی، از
اجلهٔ علمای امامیهٔ قرن چهاردهم است. و به
سال ۱۳۳۴ هـ . ق. درگذشته است. او راست:
۱- اصول ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَرْ رِ ] (اِخ) مهدی (حاجی
میرزا...) بن میرزا جعفر آشتیانی الاصل
تهرانی مولد و مسکن، مشهور به مدرس
آشتیانی، از فقهای امامیه و دانشمندان متأخر
است. او راست حواشی و شروحی بر اسفار
ملاصدرا، رسائل انصاری، منظومهٔ سبزواری،
شفای ...
میرزا...) بن میرزا جعفر آشتیانی الاصل
تهرانی مولد و مسکن، مشهور به مدرس
آشتیانی، از فقهای امامیه و دانشمندان متأخر
است. او راست حواشی و شروحی بر اسفار
ملاصدرا، رسائل انصاری، منظومهٔ سبزواری،
شفای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَرْ رِ ] (اِخ) نصراللََّه (میرزا...)
شیرازی، معروف به مدرس، از علمای امامیهٔ
قرن سیزدهم است و به سال ۱۲۹۱ هـ . ق.
درگذشته. او راست حواشی بر تفسیر
بیضاوی، رسائل شیخ مرتضی انصاری، و
فصول الاصول. (از ریحانة الادب ج ۵
ص ...
شیرازی، معروف به مدرس، از علمای امامیهٔ
قرن سیزدهم است و به سال ۱۲۹۱ هـ . ق.
درگذشته. او راست حواشی بر تفسیر
بیضاوی، رسائل شیخ مرتضی انصاری، و
فصول الاصول. (از ریحانة الادب ج ۵
ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَرْ رِ ] (اِخ) نصراللََّه (سید...) بن
حسین بن علی بن اسماعیل موسوی حایری،
مکنی به ابوالفتح و ملقب به صفی الدین و
مشهور به مدرس، از علمای امامیه و شاعران
قرن دوازدهم هجری قمری و معاصران
نادرشاه افشار ...
حسین بن علی بن اسماعیل موسوی حایری،
مکنی به ابوالفتح و ملقب به صفی الدین و
مشهور به مدرس، از علمای امامیه و شاعران
قرن دوازدهم هجری قمری و معاصران
نادرشاه افشار ...
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
oxutan(izah: öğrətən. müdərris. (oxuyan: öğrənən. şayırd. məhəssil).)
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
مُدَرِّسٌ
[mu'darːis]
n
مُعَلِّمٌ enseignant m, professeur m
◊
مُدَرِّسُ التّاريخِ — professeur d'histoire
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُدَرّس: مُعَلّم
teacher, instructor, pedagogue, schoolteacher, schoolmaster; tutor; lecturer
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
مُدَرِّسٌ
преподователь, учитель, педагог
* * *
уаи=
преподаватель, педагог