müreyyag - مریق
müreyyag - مریق maddesi sözlük listesi
مریق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ رْ ری ] (ع ص) اسب فربه شدن
گرفته. (منتهی الارب). اسبی که بنای فربه
شدن را گذاشته باشد. (ناظم الاطباء).
گرفته. (منتهی الارب). اسبی که بنای فربه
شدن را گذاشته باشد. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رَیْ یَ ] (ع ص) آن که او را هرچیز
خوش آید و به شگفت آرد. (منتهی الارب)
(از اقرب الموارد).
خوش آید و به شگفت آرد. (منتهی الارب)
(از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رْ رَ ] (ع اِ) حب عصفر. (از اقرب
الموارد). گیاهی است که آن را عصفر خریض
خوانند. (منتهی الارب). عصفر. (الفاظ
الادویه). اخریض. (فهرست مخزن الادویه).
بهرمان. بهرم. (ابن البیطار). خریع. کاویشه.
کافشه. کاژیره.
الموارد). گیاهی است که آن را عصفر خریض
خوانند. (منتهی الارب). عصفر. (الفاظ
الادویه). اخریض. (فهرست مخزن الادویه).
بهرمان. بهرم. (ابن البیطار). خریع. کاویشه.
کافشه. کاژیره.