musale - مصاله
musale - مصاله maddesi sözlük listesi
مصاله Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ لَ ] (ع مص) حمله کردن بر
حريف خود و زيادتی نمودن. (منتهی الارب
مادهٔ صول) (آنندراج). صول. صيال. صولان.
(منتهی الارب). صال. صول. (ناظم الاطباء).
رجوع به صال و صول شود.
حريف خود و زيادتی نمودن. (منتهی الارب
مادهٔ صول) (آنندراج). صول. صيال. صولان.
(منتهی الارب). صال. صول. (ناظم الاطباء).
رجوع به صال و صول شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ / مَ لَ ] (ع اِ) آب که از پنير برآيد از
فشردن بعد پختن. (منتهی الارب مادهٔ
مصل). آبی که از پنير برآيد بواسطهٔ فشردن.
(ناظم الاطباء). || آب که از سوزمه يعنی
ماست بيرون تراود. (منتهی الارب). آبی ...
فشردن بعد پختن. (منتهی الارب مادهٔ
مصل). آبی که از پنير برآيد بواسطهٔ فشردن.
(ناظم الاطباء). || آب که از سوزمه يعنی
ماست بيرون تراود. (منتهی الارب). آبی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ لَ ] (اِخ) ابن حبوس مکناسی. امير
بربری در نيمهٔ دوم قرن سوم هجری. وی همهٔ
قبايل بربر را به زير سلطهٔ خويش درآورد و
در استيلای مهدی بر مغرب از بزرگترين
سرکردگان او بود. مهدی او را به ولايت
تاهرت و مغرب ...
بربری در نيمهٔ دوم قرن سوم هجری. وی همهٔ
قبايل بربر را به زير سلطهٔ خويش درآورد و
در استيلای مهدی بر مغرب از بزرگترين
سرکردگان او بود. مهدی او را به ولايت
تاهرت و مغرب ...