maali - معالی
maali - معالی maddesi sözlük listesi
معالی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع اِ) جِ مَعلاه. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بلنديها.
(غياث) (آنندراج)۴. مقامات بلند. بزرگواريها.
(يادداشت به خط مرحوم دهخدا). شرفها.
منزلتهای عالی:
قطب معالی ملک محمد محمود
آن ز همه خسروان ستوده به هر فن.فرخی.
به عالی درگه دستور کوراست
معالی ...
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بلنديها.
(غياث) (آنندراج)۴. مقامات بلند. بزرگواريها.
(يادداشت به خط مرحوم دهخدا). شرفها.
منزلتهای عالی:
قطب معالی ملک محمد محمود
آن ز همه خسروان ستوده به هر فن.فرخی.
به عالی درگه دستور کوراست
معالی ...