mutasım - معتصم
mutasım - معتصم maddesi sözlük listesi
معتصم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ صِ ] (ع ص) چنگلزننده در
چيزی برای استعانت و نجات. (غياث)
(آنندراج). چنگ درزننده. (يادداشت به خط
مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد): به حبل
تقوی و يقين و عروهٔ وثقی دين متمسک و
معتصم بوده است. (سندبادنامه ص216). و به
حبل ...
چيزی برای استعانت و نجات. (غياث)
(آنندراج). چنگ درزننده. (يادداشت به خط
مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد): به حبل
تقوی و يقين و عروهٔ وثقی دين متمسک و
معتصم بوده است. (سندبادنامه ص216). و به
حبل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ صَ ] (ع اِ) پناهجای. (ناظم
الاطباء). || دستآويز. آنچه در او چنگ
در زنند:
ای فتی فتوی غدرت ندهم
کافت غدر هلاک امم است...
خانه در کوی وفاگير و بدان
که ترا حبل متين معتصم است.خاقانی.
همچنين تا هفت بطن ای ...
الاطباء). || دستآويز. آنچه در او چنگ
در زنند:
ای فتی فتوی غدرت ندهم
کافت غدر هلاک امم است...
خانه در کوی وفاگير و بدان
که ترا حبل متين معتصم است.خاقانی.
همچنين تا هفت بطن ای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ صِ ] (اِخ) پسر سلطان
زينالعابدينبن شاه شجاع از آل مظفر بود که
پس از مرگ تيمور چند روزی کروفری
داشت. و رجوع به حبيبالسير چ خيام ج 3
صص 574 -576 و تاريخ مغول تأليف
عباس اقبال ص441 ...
زينالعابدينبن شاه شجاع از آل مظفر بود که
پس از مرگ تيمور چند روزی کروفری
داشت. و رجوع به حبيبالسير چ خيام ج 3
صص 574 -576 و تاريخ مغول تأليف
عباس اقبال ص441 ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ صِ ] (اِخ) معتصم باللََّه:
آنچه اين مهتر دهد روزی به کهتر شاعری
معتصم هرگز به عمراندر نداد و مستعين.
منوچهری.
کجا شدهست چو هارون و بعد او مأمون
کجاست معتصم و معتضد کجاست دگر.
ناصرخسرو.
آنچه اين مهتر دهد روزی به کهتر شاعری
معتصم هرگز به عمراندر نداد و مستعين.
منوچهری.
کجا شدهست چو هارون و بعد او مأمون
کجاست معتصم و معتضد کجاست دگر.
ناصرخسرو.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ صِ ] (اِخ) ابن صمادح.
رجوع به ابويحيی محمدبن معنبن محمدبن
احمد صمادح و اعلام زرکلی ج 3 ص990 و
قاموس الاعلام ترکی شود.
رجوع به ابويحيی محمدبن معنبن محمدبن
احمد صمادح و اعلام زرکلی ج 3 ص990 و
قاموس الاعلام ترکی شود.