makum - معقوم
makum - معقوم maddesi sözlük listesi
معقوم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) پیوند خشک گردیده.
|| صلب عقیم. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ
جانسون). || رجل معقوم؛ مردی که فرزند
نتواند آورد. (از ذیل اقرب الموارد). و رجوع
به عقیم شود.
|| صلب عقیم. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ
جانسون). || رجل معقوم؛ مردی که فرزند
نتواند آورد. (از ذیل اقرب الموارد). و رجوع
به عقیم شود.