müferris - مفرج
müferris - مفرج maddesi sözlük listesi
مفرج Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رَ ] (ع ص) کشته که کشندهٔ او را
ندانند. (مهذب الاسماء). کشته که در دشت،
دور از ده یافته شود. (منتهی الارب)
(آنندراج) (از ناظم الاطباء). کشته که در
بیابان دور از آبادی یافته شود و قاتل او معلوم ...
ندانند. (مهذب الاسماء). کشته که در دشت،
دور از ده یافته شود. (منتهی الارب)
(آنندراج) (از ناظم الاطباء). کشته که در
بیابان دور از آبادی یافته شود و قاتل او معلوم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رِ ] (ع ص) ماکیان با چوزه. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ماکیان
دارای جوجه. (از اقرب الموارد).
|| تیرانداز نیکو که روزی ناگاه مهارت او
متغیر گردد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از
ناظم الاطباء) (از اقرب ...
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ماکیان
دارای جوجه. (از اقرب الموارد).
|| تیرانداز نیکو که روزی ناگاه مهارت او
متغیر گردد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از
ناظم الاطباء) (از اقرب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ فَ رْ رَ ] (ع اِ) شانه. (منتهی الارب)
(آنندراج). شانه و مشط. (ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد). || (ص) آن که آرنج او از
بغلش دور باشد. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ...
(آنندراج). شانه و مشط. (ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد). || (ص) آن که آرنج او از
بغلش دور باشد. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ فَ رْ رِ ] (ع ص) کسی که دور
می کند اندوه را. (ناظم الاطباء). برندهٔ اندوه.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا): گفتم
اندر او با حکماء دینی... و با حکماء فلسفی و
فضلاء منطقی به برهانهای عقلی ...
می کند اندوه را. (ناظم الاطباء). برندهٔ اندوه.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا): گفتم
اندر او با حکماء دینی... و با حکماء فلسفی و
فضلاء منطقی به برهانهای عقلی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ فَ رِّ) [ ع . ] (اِفا.) آنکه یا آنچه که اندوه را از دل دور کند.