mıkreme - مقرمه
mıkreme - مقرمه maddesi sözlük listesi
مقرمه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ رَ مَ / مِ ] (از ع، اِ) بسترآهنگ.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پارچهٔ
منقشی که بر روی بستر کشند: مقرمه ای
داشت مُذَهَّب سخت نیکو بر روی نهالی
افکنده. (سیاست نامه).
و رجوع به مقرم و
مقرمة ...
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پارچهٔ
منقشی که بر روی بستر کشند: مقرمه ای
داشت مُذَهَّب سخت نیکو بر روی نهالی
افکنده. (سیاست نامه).
و رجوع به مقرم و
مقرمة ...