müerrec - مؤرج
müerrec - مؤرج maddesi sözlük listesi
مؤرج Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَرْ رِ ] (ع ص) نعت فاعلی از
تأریج. بعث کننده. برانگیزانندهٔ آشوب و غوغا
و فتنه و جنگ، و برهم زنندهٔ صلح و اتحاد و
اتفاق. (ناظم الاطباء). ورغلاننده. (آنندراج).
|| سازندهٔ اوارجهٔ درست. و رجوع ...
تأریج. بعث کننده. برانگیزانندهٔ آشوب و غوغا
و فتنه و جنگ، و برهم زنندهٔ صلح و اتحاد و
اتفاق. (ناظم الاطباء). ورغلاننده. (آنندراج).
|| سازندهٔ اوارجهٔ درست. و رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَرْ رَ ] (ع ص) نعت مفعولی از
تأریج. ورغلانیده شده. (ناظم الاطباء). و
رجوع به تأریج شود. || (اِ) شیر که اسد
باشد. (منتهی الارب) (آنندراج).
تأریج. ورغلانیده شده. (ناظم الاطباء). و
رجوع به تأریج شود. || (اِ) شیر که اسد
باشد. (منتهی الارب) (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَرْ رِ ] (اِخ) ابن عمروبن حارث بن
منیع سدوسی بصری نحوی اخباری، از یاران
خلیل و عالم به زبان و ادب عرب و حدیث و
انساب بود. از محضر ابوزید انصاری کسب
فیض کرد و با خلیل ...
منیع سدوسی بصری نحوی اخباری، از یاران
خلیل و عالم به زبان و ادب عرب و حدیث و
انساب بود. از محضر ابوزید انصاری کسب
فیض کرد و با خلیل ...