nuak - نعاق
nuak - نعاق maddesi sözlük listesi
نعاق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نُ ] (ع مص) نعق. نعیق. نعقان. (متن
اللغة). بانگ بر گوسفند زدن. (تاج المصادر
بیهقی). بانگ کردن شبان گوسفندان خود را و
زجر نمودن. (آنندراج). بانگ زدن بر
گوسفندان و زجر کردن آنها را. (از متن
اللغة).
اللغة). بانگ بر گوسفند زدن. (تاج المصادر
بیهقی). بانگ کردن شبان گوسفندان خود را و
زجر نمودن. (آنندراج). بانگ زدن بر
گوسفندان و زجر کردن آنها را. (از متن
اللغة).