nuvi - نوی
nuvi - نوی maddesi sözlük listesi
نوی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ / نُ ] (حامص) تازگی.
(ناظم الاطباء) (برهان قاطع) (غیاث اللغات).
تجدد. (یادداشت مؤلف). نو بودن. مقابل
کهنگی :
سخن زین نمط هرچه دارد نوی
بدین شیوهٔ نو کند پیروی.نظامی.
و گر بی شگفتی گذاری سخن
ندارد نوی شیوه های ...
(ناظم الاطباء) (برهان قاطع) (غیاث اللغات).
تجدد. (یادداشت مؤلف). نو بودن. مقابل
کهنگی :
سخن زین نمط هرچه دارد نوی
بدین شیوهٔ نو کند پیروی.نظامی.
و گر بی شگفتی گذاری سخن
ندارد نوی شیوه های ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نُ / نِ ] (اِخ) مصحف. (جهانگیری)
(رشیدی) (برهان قاطع). نُبی. (جهانگیری)
(رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج) (مهذب
الاسماء). قرآن. (مهذب الاسماء). کلام خدا.
(برهان قاطع). قرآن مجید. (برهان قاطع)
(غیاث اللغات) (ناظم الاطباء). رجوع به نبی و
نپی شود:
تا در نوی و ...
(رشیدی) (برهان قاطع). نُبی. (جهانگیری)
(رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج) (مهذب
الاسماء). قرآن. (مهذب الاسماء). کلام خدا.
(برهان قاطع). قرآن مجید. (برهان قاطع)
(غیاث اللغات) (ناظم الاطباء). رجوع به نبی و
نپی شود:
تا در نوی و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ وا ] (ع اِ) تخم خرما. (غیاث
اللغات). جِ نواة. رجوع به نواة شود:
عسل دادت از نحل و من از هوا
رطب دادت از نخل و نخل از
نوی.سعدی.
|| جهتی که مسافر بطرف ...
اللغات). جِ نواة. رجوع به نواة شود:
عسل دادت از نحل و من از هوا
رطب دادت از نخل و نخل از
نوی.سعدی.
|| جهتی که مسافر بطرف ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ وا ] (اِخ) نام شهری است به شام.
(ابن بیطار) (یادداشت مؤلف). دهی است به
شام. از آن ده است شیخ الاسلام ابوزکریا
نواوی . (منتهی الارب).
(ابن بیطار) (یادداشت مؤلف). دهی است به
شام. از آن ده است شیخ الاسلام ابوزکریا
نواوی . (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ وا ] (اِخ) دهی است به سمرقند.
(منتهی الارب). قریه ای است به سه فرسنگی
سمرقند و نسبت بدان نوائی است. (یادداشت
مؤلف).
(منتهی الارب). قریه ای است به سه فرسنگی
سمرقند و نسبت بدان نوائی است. (یادداشت
مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ وی ی ] (ع ص، اِ) هم آهنگ.
هم قصد. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء). رفیق یا رفیق سفر. (از
متن اللغة). مصاحب. هم نیت. (از
اقرب الموارد). || جِ نوی [ نَ وا ] و ججِ ...
هم قصد. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء). رفیق یا رفیق سفر. (از
متن اللغة). مصاحب. هم نیت. (از
اقرب الموارد). || جِ نوی [ نَ وا ] و ججِ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نُ وی ی / نِ وی ی ] (ع اِ) جِ نوی و
ججِ نواة است. رجوع به نَوی ََ شود.
ججِ نواة است. رجوع به نَوی ََ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نُ وِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
مرگور بخش سلوانای شهرستان اورمیه، در
۲۵ هزارگزی جنوب سلوانا، در درهٔ
سردسیری واقع است و ۱۱۳ تن سکنه دارد.
آبش از چشمه، محصولش غلات و توتون،
شغل مردمش زراعت و گله داری و
جاجیم ...
مرگور بخش سلوانای شهرستان اورمیه، در
۲۵ هزارگزی جنوب سلوانا، در درهٔ
سردسیری واقع است و ۱۱۳ تن سکنه دارد.
آبش از چشمه، محصولش غلات و توتون،
شغل مردمش زراعت و گله داری و
جاجیم ...