hurmuz - هرمز
hurmuz - هرمز maddesi sözlük listesi
هرمز Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
الوسيط
(هَرْمَزَ) الرجلُ: تكلَّم كلامًا يُخْفيه من صاحبه. و- لَؤُم. و- النَّارُ طَفِئَتْ. و- الرَّجُلُ اللُّقمةَ: لاكها في فمه لا يُسيغها وهو يديرها.
(هُرْمُزُ): كلمةٌ فارسية من معانيها [عند الفرس]: الإِلهُ، وكوكبُ المُشترِي. وأَحدُ ملوك الفرس هُرمز (272 م). وقد أَطلقَ العربُ الهرمُزَ والهارَمُوز والهُرمُزان على الكبير من ملوك العَجَم.
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
هرمز: الهُرْمُزُ والهُرْمُزانُ والهارَمُوزُ: الكبير من ملوك العجم. وفي التهذيب: هُرْمُزْ من أَسماء العجم. ورَامَهُرْمُز: موضع، ومن العرب من يبنيه على الفتح في جميع الوجوه، ومنهم من يعربه ولا يصرفه، ومنهم من يضيف الأَول إِلى الثاني ولا يصرف الثاني ويُجْرِي الأَول بوجوه الإِعراب. والشَّيْخُ يُهَرْمِزُ، وهَرْمَزَتُهُ: لَوْكَتُهُ لُقْمَتَه في فيه لا يُسِيغه وهو يديره في فيه.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ مُ ] (اِ) نام روز اول است از هر ماه
شمسی و نیک است در این روز سفر کردن و
جامهٔ نو پوشیدن و نشاید وام دادن. (برهان).
از نظر ریشه با اهورامزدا، ارمز، ارمزد،
اورمزد، هورمز، هورمزد، و هرمزد ...
شمسی و نیک است در این روز سفر کردن و
جامهٔ نو پوشیدن و نشاید وام دادن. (برهان).
از نظر ریشه با اهورامزدا، ارمز، ارمزد،
اورمزد، هورمز، هورمزد، و هرمزد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ مُ ] (اِخ) فرشته ای که امور و مصالح
روز هرمز -یعنی روز اول هر ماه -به او
تعلق دارد. (برهان). نام فرشته نیست نام
خداست. (حاشیهٔ برهان چ معین). رجوع به ...
روز هرمز -یعنی روز اول هر ماه -به او
تعلق دارد. (برهان). نام فرشته نیست نام
خداست. (حاشیهٔ برهان چ معین). رجوع به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ مُ ] (اِخ) نام ستارهٔ مشتری است.
(برهان). برجیس. (یادداشت به خط مؤلف).
اورمزد. در یونانی هرمس به معنی عطارد
است و رومیان قدیم مشتری را ربّ الارباب
میدانستند و ایرانیان هم نام اهورامزدا را بر آن
نهادند. (حاشیهٔ برهان ...
(برهان). برجیس. (یادداشت به خط مؤلف).
اورمزد. در یونانی هرمس به معنی عطارد
است و رومیان قدیم مشتری را ربّ الارباب
میدانستند و ایرانیان هم نام اهورامزدا را بر آن
نهادند. (حاشیهٔ برهان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ مُ ] (اِخ) پسر اصفهبذ خورشید از
پادشاهان طبرستان. (حبیب السیر چ سنگی
تهران ج ۱ ص ۴۳۱). در معجم الانساب
زامباور دیده نشد و ظاهراً مؤلف حبیب السیر
در نام خود او یا خاندانش اشتباه کرده است.
پادشاهان طبرستان. (حبیب السیر چ سنگی
تهران ج ۱ ص ۴۳۱). در معجم الانساب
زامباور دیده نشد و ظاهراً مؤلف حبیب السیر
در نام خود او یا خاندانش اشتباه کرده است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ مُ ] (اِخ) الوالبی، مکنی به ابوخالد
تابعی است. (یادداشت به خط مؤلف).
تابعی است. (یادداشت به خط مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ مُ ] (اِخ) مکنی به ابوکیان مولی
رسول اللََّه، صحابی است. (یادداشت به خط
مؤلف).
رسول اللََّه، صحابی است. (یادداشت به خط
مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ مُ ] (اِخ) نام سردار ایرانی که با
خالدبن ولید حرب کرده و در کاظمیه کشته
شد و «اکفر من هرمز» که در امثال عرب آمده
مراد این هرمز است. (یادداشت به خط
مؤلف).
خالدبن ولید حرب کرده و در کاظمیه کشته
شد و «اکفر من هرمز» که در امثال عرب آمده
مراد این هرمز است. (یادداشت به خط
مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ مُ ] (اِخ) تنگهٔ... میان خلیج فارس
و بحر عمان. (فرهنگ امیرکبیر). جزیرهٔ هرمز
در کنار این تنگه واقع است آب خلیج فارس
در این ناحیه شورتر از نقاط دیگر است. (از
جغرافیای طبیعی کیهان ص ۱۰۲).
و بحر عمان. (فرهنگ امیرکبیر). جزیرهٔ هرمز
در کنار این تنگه واقع است آب خلیج فارس
در این ناحیه شورتر از نقاط دیگر است. (از
جغرافیای طبیعی کیهان ص ۱۰۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ مُ ] (اِخ) جزیرهٔ... در خلیج فارس
واقع است. (یادداشت به خط مؤلف). جزیرهٔ
بیضی شکلی است واقع در دریای عمان به
مساحت ۳۷ هزار گز مربع که متعلق به ایران و
معادن خاک سرخ آن از نظر اقتصادی ...
واقع است. (یادداشت به خط مؤلف). جزیرهٔ
بیضی شکلی است واقع در دریای عمان به
مساحت ۳۷ هزار گز مربع که متعلق به ایران و
معادن خاک سرخ آن از نظر اقتصادی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ مُ ] (اِخ) رباطی بوده است در حدود
ورامین در ناحیتی مشهور به جرم جوی که در
حدود سیزده فرسنگ با دامغان فاصله داشته
و بر سر راه ورامین به دامغان بوده است. (از
نزهةالقلوب حمداللََّه مستوفی چ لیدن
ص ...
ورامین در ناحیتی مشهور به جرم جوی که در
حدود سیزده فرسنگ با دامغان فاصله داشته
و بر سر راه ورامین به دامغان بوده است. (از
نزهةالقلوب حمداللََّه مستوفی چ لیدن
ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ مُ ] (اِخ) ... ابن یزدجرد. رجوع به
هرمز سوم و نیز رجوع به ساسانیان شود.
هرمز سوم و نیز رجوع به ساسانیان شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(هُ مُ) (اِ.)= هرمزد. اورمزد. اهورامزدا: 1 - نام خدا. 2 - نام سیارة مشتری . 3 -
نام روز اول از هر ماه خورشیدی .
نام روز اول از هر ماه خورشیدی .