LAm'i - لامعی
LAm'i - لامعی maddesi sözlük listesi
لامعی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (اِخ) درویش محمدبن محمود
متوفی به سال ۹۸۸ هـ . ق. او راست رساله ای
در عروض.
متوفی به سال ۹۸۸ هـ . ق. او راست رساله ای
در عروض.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (اِخ) شیخ جمال اللََّه از مردم
اکبرآباد هندوستان. او به روزگار بهادر شاه
حکمران دهلی میزیست و به تعلیم
هندوبچگان میپرداخت. دیوان وی قریب سه
هزار بیت و این بیت او راست:
شود گر دشت پیما نالهٔ ...
اکبرآباد هندوستان. او به روزگار بهادر شاه
حکمران دهلی میزیست و به تعلیم
هندوبچگان میپرداخت. دیوان وی قریب سه
هزار بیت و این بیت او راست:
شود گر دشت پیما نالهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (اِخ) ابوالحسن بن محمدبن
اسماعیل اللامعی الجرجانی الدهستانی از
شعرای عهد سلطان ملکشاه سلجوقی و وزیر
او نظام الملک طوسی و معاصر برهانی پدر
معزّی و آن طبقه از شعرا. (حواشی چهارمقالهٔ
عروضی از مرحوم قزوینی ص ۱۵۴). در
تذکرهٔلباب الالباب ...
اسماعیل اللامعی الجرجانی الدهستانی از
شعرای عهد سلطان ملکشاه سلجوقی و وزیر
او نظام الملک طوسی و معاصر برهانی پدر
معزّی و آن طبقه از شعرا. (حواشی چهارمقالهٔ
عروضی از مرحوم قزوینی ص ۱۵۴). در
تذکرهٔلباب الالباب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (اِخ) معاصر جهانگیر شاه بوده و
در دهلی میزیسته است. مردی قلندر مشرب
بوده و این بیت او راست:
لذت اندرترک لذت بود ای آزادگان
ما گدایان ترک این لذت نمیدانسته ایم.
(قاموس الاعلام ترکی).
در دهلی میزیسته است. مردی قلندر مشرب
بوده و این بیت او راست:
لذت اندرترک لذت بود ای آزادگان
ما گدایان ترک این لذت نمیدانسته ایم.
(قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (اِخ) محمودبن عثمان بن علی
نقاش برسوی. از مشاهیر شعرا و ادبای
عثمانی. جدش از جانب تیمور لنگ به
ماوراءالنهر منتقل شد و پس از فراگرفتن
صنعت نقاشی به وطن بازگشت. پسر وی
عثمان پدر صاحب ...
نقاش برسوی. از مشاهیر شعرا و ادبای
عثمانی. جدش از جانب تیمور لنگ به
ماوراءالنهر منتقل شد و پس از فراگرفتن
صنعت نقاشی به وطن بازگشت. پسر وی
عثمان پدر صاحب ...