zuama - زعماء
zuama - زعماء maddesi sözlük listesi
زعماء Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زُ عَ ] (ع اِ) جِ زعیم. (منتهی الارب)
(آنندراج) (دهار) (ناظم الاطباء) (اقرب
الموارد). سران. رؤسا. مهتران. پذرفتاران.
(یادداشت بخط مرحوم دهخدا): از
حضرت ملک مثالی به تاش فرستاد و خطابی
که زعمای لشکر و سپهداران ملک را بودی ...
(آنندراج) (دهار) (ناظم الاطباء) (اقرب
الموارد). سران. رؤسا. مهتران. پذرفتاران.
(یادداشت بخط مرحوم دهخدا): از
حضرت ملک مثالی به تاش فرستاد و خطابی
که زعمای لشکر و سپهداران ملک را بودی ...