daş-taş - داش
daş-taş - داش maddesi sözlük listesi
داش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
kabadayı
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) کوره ای که خشت و خم و کاسه و
کوزه و امثال آن در آن بپزند. (برهان). کورهٔ
کوزه گران. کورهٔ آجرپزی. کورهٔ خشت پزی.
هر جائی که در ...
کوزه و امثال آن در آن بپزند. (برهان). کورهٔ
کوزه گران. کورهٔ آجرپزی. کورهٔ خشت پزی.
هر جائی که در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ترکی، اِ) در ترکی به معنی سنگ
است. (غیاث) تاش. || نیز به معنی
«هم» است چنانکه در یلداش به معنی همراه.
(از غیاث). در ناظم الاطباء، معنی رفیق و
همدم دارد؛ سبق داش، همشاگرد و رفیق
درس و ...
است. (غیاث) تاش. || نیز به معنی
«هم» است چنانکه در یلداش به معنی همراه.
(از غیاث). در ناظم الاطباء، معنی رفیق و
همدم دارد؛ سبق داش، همشاگرد و رفیق
درس و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) گابریل. ملقب به کنتس،
نویسندهٔ فرانسوی. متولد پاریس
(۱۸۰۴-۱۸۷۲ م.).
نویسندهٔ فرانسوی. متولد پاریس
(۱۸۰۴-۱۸۷۲ م.).