nühi - نهی
nühi - نهی maddesi sözlük listesi
نهی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ هْ یْ ] (ع مص) بازداشتن. (ترجمان
علامهٔ جرجانی ص ۱۰۲) (غیاث اللغات)
(مجمل اللغة). وازدن. (تاج المصادر بیهقی)
(زوزنی). بازداشتن کسی را از کار و گفت و
جز آن، خلاف امر. (از منتهی الارب). منع
کردن. (غیاث اللغات). ...
علامهٔ جرجانی ص ۱۰۲) (غیاث اللغات)
(مجمل اللغة). وازدن. (تاج المصادر بیهقی)
(زوزنی). بازداشتن کسی را از کار و گفت و
جز آن، خلاف امر. (از منتهی الارب). منع
کردن. (غیاث اللغات). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ هْ یْ / نِ هْ یْ ] (ع اِ) حوض بزرگ
آبگیر یا شبیه آن. (منتهی الارب). آبگیر
درشت. (مهذب الاسماء). غدیر یا مانند آن.
(از اقرب الموارد) (از متن اللغة). ج، انهی،
انهاء، نهی [ نُ ی ی ...
آبگیر یا شبیه آن. (منتهی الارب). آبگیر
درشت. (مهذب الاسماء). غدیر یا مانند آن.
(از اقرب الموارد) (از متن اللغة). ج، انهی،
انهاء، نهی [ نُ ی ی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ هی ی ] (ع ص) مرد به پایان
خردمندی رسیده. (منتهی الارب). رجل نهی،
متناهی العقل. (اقرب الموارد) (از متن اللغة).
ج، انهیاء. || آنکه بغایت فربهی و چاقی
رسیده است: بعیر نهی و ناقة ...
خردمندی رسیده. (منتهی الارب). رجل نهی،
متناهی العقل. (اقرب الموارد) (از متن اللغة).
ج، انهیاء. || آنکه بغایت فربهی و چاقی
رسیده است: بعیر نهی و ناقة ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نُ ها ] (ع اِ) جِ نهیة به معنی عقل ها و
خردها. رجوع به نُهْیَة شود. || عقل را نهی
گویند چون بازدارد آدمی را از هر زشتی و
خلاف خردی. (از اقرب الموارد). خرد. ...
خردها. رجوع به نُهْیَة شود. || عقل را نهی
گویند چون بازدارد آدمی را از هر زشتی و
خلاف خردی. (از اقرب الموارد). خرد. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ / نِ ] (ع ص) النَهی و النِهی به
صورت اتباع، متناهی العقل، گویند: هو نَهٍ و نِهٍ.
ج، نَهون، نِهون. (از اقرب الموارد) (از
متن اللغة).
صورت اتباع، متناهی العقل، گویند: هو نَهٍ و نِهٍ.
ج، نَهون، نِهون. (از اقرب الموارد) (از
متن اللغة).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نُ هی ی ] (ع اِ) جِ نهی به معنی غدیر و
آبگیر است. رجوع به نَهی و نِهی شود.
آبگیر است. رجوع به نَهی و نِهی شود.