islimye - اسلیمیه
islimye - اسلیمیه maddesi sözlük listesi
اسلیمیه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ می یَ ] (اِخ) اسلیونو.
شهریست در روم ایلی شرقی، در دامنهٔ
جنوبی کوه «قوجه بلکان» بر نهری از توابع
شط دانوب در ۱۳۲هزارگزی شمال ادرنه.
کارخانه های مشهور عبابافی دارد و
گلاب گیری در این محل بسیار رایج است.
زمانی اسلحهٔ ...
شهریست در روم ایلی شرقی، در دامنهٔ
جنوبی کوه «قوجه بلکان» بر نهری از توابع
شط دانوب در ۱۳۲هزارگزی شمال ادرنه.
کارخانه های مشهور عبابافی دارد و
گلاب گیری در این محل بسیار رایج است.
زمانی اسلحهٔ ...