isbiğ - اصبغ
isbiğ - اصبغ maddesi sözlük listesi
اصبغ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (ع ص، اِ) سیل بزرگ. (منتهی
الارب) (آنندراج). بزرگترین سیلها. (قطر
المحیط). || کسی که در وقت زدنش در
جامه ریده باشد. (منتهی الارب) (آنندراج).
کسی که هرگاه زده شود در جامهٔ خود حدث ...
الارب) (آنندراج). بزرگترین سیلها. (قطر
المحیط). || کسی که در وقت زدنش در
جامه ریده باشد. (منتهی الارب) (آنندراج).
کسی که هرگاه زده شود در جامهٔ خود حدث ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن حجربن سعد
همدانی. پیامبر (ص) را درک کرد و چون
برادر وی یزیدبن حجر بر دست معاذ در
حیات پیامبر (ص) اسلام آورد، در خشم شد
و در راه معاذبن جبل نشست تا او ...
همدانی. پیامبر (ص) را درک کرد و چون
برادر وی یزیدبن حجر بر دست معاذ در
حیات پیامبر (ص) اسلام آورد، در خشم شد
و در راه معاذبن جبل نشست تا او ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن خلیل قرطبی. از
یحیی بن یحیی لیثی روایت کرد. ابن فرضی
گوید: متهم به دروغ است و شیخ مالکیان
ابوعمرو سعدی به من خبر داد که شنیده است
اصبغ گفته است: اگر در میان ...
یحیی بن یحیی لیثی روایت کرد. ابن فرضی
گوید: متهم به دروغ است و شیخ مالکیان
ابوعمرو سعدی به من خبر داد که شنیده است
اصبغ گفته است: اگر در میان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن دحیة. از رشدین بن
سعد خبر منکری روایت کرد ولی رشدین
سست است و اصبغ از وی قوی تر است. (از
لسان المیزان ج ۱ ...
سعد خبر منکری روایت کرد ولی رشدین
سست است و اصبغ از وی قوی تر است. (از
لسان المیزان ج ۱ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن زید. محدث و
مولای عمروبن حریث بود. (منتهی الارب)
(آنندراج). کنیت وی ابوعبداللََّه و تابعی بود. و
رجوع به ابوعبداللََّه در همین لغت نامه شود.
مولای عمروبن حریث بود. (منتهی الارب)
(آنندراج). کنیت وی ابوعبداللََّه و تابعی بود. و
رجوع به ابوعبداللََّه در همین لغت نامه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن سفیان کلبی. ابن
معین گفت او را نمیشناسم و ازدی گفت
مجهول است، از عبدالعزیزبن مروان چیزی
روایت دارد -انتهی. عقیلی گفت: از
عبدالعزیزبن مروان از ابوهریره از سلمان
روایت کرد، ...
معین گفت او را نمیشناسم و ازدی گفت
مجهول است، از عبدالعزیزبن مروان چیزی
روایت دارد -انتهی. عقیلی گفت: از
عبدالعزیزبن مروان از ابوهریره از سلمان
روایت کرد، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن عبدالعزیز لیثی. از
پدرش روایت کرد. مجهول است -انتهی.
میمون بن عباس و پدرش عبدالعزیزبن
مروان بن ایاس بن مالک از وی روایت دارند.
(از لسان المیزان ج ۱ ص ۴۶۰). و زرکلی ...
پدرش روایت کرد. مجهول است -انتهی.
میمون بن عباس و پدرش عبدالعزیزبن
مروان بن ایاس بن مالک از وی روایت دارند.
(از لسان المیزان ج ۱ ص ۴۶۰). و زرکلی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن عمروبن ثعلبةبن
حصن بن ضمضم کلبی. در دومةالجندل
اسلام آورد و رئیس قومی از نصرانیان بود.
(از امتاع الاسماع ص ۲۶۸). و ابن حجر آرد:
وی بر دست عبدالرحمن عوف در دوران
حیات پیامبر
حصن بن ضمضم کلبی. در دومةالجندل
اسلام آورد و رئیس قومی از نصرانیان بود.
(از امتاع الاسماع ص ۲۶۸). و ابن حجر آرد:
وی بر دست عبدالرحمن عوف در دوران
حیات پیامبر
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن فرج بن سعدبن نافع
فقیه مالکی مصری، مکنی به ابوعبداللََّه. او در
فقه شاگرد ابن ابی القاسم و ابن وهب و اشهب
است و عبدالملک بن ماجشون در حق وی
گفت که مصر مانندی ...
فقیه مالکی مصری، مکنی به ابوعبداللََّه. او در
فقه شاگرد ابن ابی القاسم و ابن وهب و اشهب
است و عبدالملک بن ماجشون در حق وی
گفت که مصر مانندی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن قاسم بن اصبغ. بسال
۳۶۳ هـ . ق. درگذشت. ابن صابر گوید در
تاریخ وی محل نظر است. (از لسان المیزان ج
۱ ص ۴۶۰).
۳۶۳ هـ . ق. درگذشت. ابن صابر گوید در
تاریخ وی محل نظر است. (از لسان المیزان ج
۱ ص ۴۶۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن محمدبن ابی منصور.
خبر یافتیم وی روایت کرد که پیامبر (ص)
گفت: هرگاه از من خبری برسد که پوست شما
از آن بلرزد و دلهای شما از آن مشمئز شود،
آنرا رد کنید. این خبر را ...
خبر یافتیم وی روایت کرد که پیامبر (ص)
گفت: هرگاه از من خبری برسد که پوست شما
از آن بلرزد و دلهای شما از آن مشمئز شود،
آنرا رد کنید. این خبر را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن محمدبن شیخ
مهدی، مکنی به ابوالقاسم. (۳۶۱ -۴۲۶
هـ . ق. / ۹۷۲ -۱۰۳۵ م.) از مردم غرناطه و از
مفاخر اندلس بود. در علوم حساب و هندسه و
هیأت ...
مهدی، مکنی به ابوالقاسم. (۳۶۱ -۴۲۶
هـ . ق. / ۹۷۲ -۱۰۳۵ م.) از مردم غرناطه و از
مفاخر اندلس بود. در علوم حساب و هندسه و
هیأت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن نباتة حنظلی کوفی.
تابعی و از یاران علی (ع) بود. ابن ماجه
حدیث او را که از علی (ع) آورده است
تخریج کرده است. کنیت او ابوالقاسم بود.
رجوع به الاصابة ج ۱ ...
تابعی و از یاران علی (ع) بود. ابن ماجه
حدیث او را که از علی (ع) آورده است
تخریج کرده است. کنیت او ابوالقاسم بود.
رجوع به الاصابة ج ۱ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن یحیی. پزشک بود و
در این صناعت بر دیگران تقدم داشت و بدان
الناصر را خدمت کرد و برای او حب اَنیسون
را بساخت. پیرمردی خوش رو بود و در نزد
رؤسا احترام بسیار داشت. ...
در این صناعت بر دیگران تقدم داشت و بدان
الناصر را خدمت کرد و برای او حب اَنیسون
را بساخت. پیرمردی خوش رو بود و در نزد
رؤسا احترام بسیار داشت. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابوبکر شیبانی. از سدی
روایت کرد. مجهول است و خبر منکری از
سدی از عبد خیر از علی (ع) آورده است.
رجوع به لسان المیزان ج ۱ ص ۴۶۰ شود.
روایت کرد. مجهول است و خبر منکری از
سدی از عبد خیر از علی (ع) آورده است.
رجوع به لسان المیزان ج ۱ ص ۴۶۰ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) نام وادیی است در
بحرین. (منتهی الارب) (معجم البلدان)
(قاموس الاعلام ترکی).
بحرین. (منتهی الارب) (معجم البلدان)
(قاموس الاعلام ترکی).