hüdavendgar - خداوندگار
hüdavendgar - خداوندگار maddesi sözlük listesi
خداوندگار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ وَ ] (اِ مرکب) خالق.
صانع عالم. (ناظم الاطباء). خدا. اللََّه :
رضا ده بفرمان حق بنده وار
که چون او نبینی خداوندگار.
سعدی (بوستان).
ز محرمان سراپردهٔ وصال شوم
ز بندگان خداوندگار خود باشم.حافظ.
...
صانع عالم. (ناظم الاطباء). خدا. اللََّه :
رضا ده بفرمان حق بنده وار
که چون او نبینی خداوندگار.
سعدی (بوستان).
ز محرمان سراپردهٔ وصال شوم
ز بندگان خداوندگار خود باشم.حافظ.
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ وَ دِ ] (اِخ) لقب مولانا
جلال الدین محمد بلخی شاعر معروف به
مولوی است: خداوندگار فرمود در تفسیر این
که من این را به امیر پروانه برای آن گفتم که تو
اول سر، مسلمانی شدی که خود را ...
جلال الدین محمد بلخی شاعر معروف به
مولوی است: خداوندگار فرمود در تفسیر این
که من این را به امیر پروانه برای آن گفتم که تو
اول سر، مسلمانی شدی که خود را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ وَ دِ ] (اِخ) شهرستانی
است بزرگ از سرزمین آناطولی و بسبب
استعداد طبیعی و نزدیک بودن بپایتخت دولت
عثمانی و این که دولت عثمانی نخستین بار در
این شهر تشکیل شد، دارای اهمیت بسزا
می باشد. وجه تسمیهٔ ...
است بزرگ از سرزمین آناطولی و بسبب
استعداد طبیعی و نزدیک بودن بپایتخت دولت
عثمانی و این که دولت عثمانی نخستین بار در
این شهر تشکیل شد، دارای اهمیت بسزا
می باشد. وجه تسمیهٔ ...
hüdavendgar - خداوندگار diğer yazımlar
Sıradaki maddeler