esl - اثل
esl - اثل maddesi sözlük listesi
اثل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) نوعی از درخت گز را
گویند و ثمر آن را گزمازه و بعربی حب الاثل
خوانند. و طبیخ آن را اگر با مویز بیاشامند
جذام را زایل کند و بخور آن بواسیر را ...
گویند و ثمر آن را گزمازه و بعربی حب الاثل
خوانند. و طبیخ آن را اگر با مویز بیاشامند
جذام را زایل کند و بخور آن بواسیر را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) ذات الاثل؛ موضعی در بلاد
تیم اللََّه بن ثعلبة و ایشان را در آنجا با بنی اسد
وقعه ای است. (معجم البلدان).
تیم اللََّه بن ثعلبة و ایشان را در آنجا با بنی اسد
وقعه ای است. (معجم البلدان).