biad - بعاد
biad - بعاد maddesi sözlük listesi
بعاد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (ع مص) مصدر دیگر مباعدة. (از
زوزنی) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب)
(از ناظم الاطباء). دور کردن و دور شدن.
(آنندراج). از کسی دور شدن. (زوزنی). کسی
را دور کردن. (زوزنی). دوری. (غیاث). و
رجوع به مباعدة شود.
زوزنی) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب)
(از ناظم الاطباء). دور کردن و دور شدن.
(آنندراج). از کسی دور شدن. (زوزنی). کسی
را دور کردن. (زوزنی). دوری. (غیاث). و
رجوع به مباعدة شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (ع اِ) لعن. (ناظم الاطباء). لعنت و
نفرین. (آنندراج) (منتهی الارب).
نفرین. (آنندراج) (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ ] (ع ص) بعید و دور. (ناظم الاطباء).
دور. (منتهی الارب) (آنندراج). نعت است از
بُعد. (منتهی الارب) (آنندراج). صفتی است
مانند بعید. (از اقرب الموارد):
خنده بوی زعفران وصل داد
گریه بوهای پیاز آن بعاد.(مثنوی).
دور. (منتهی الارب) (آنندراج). نعت است از
بُعد. (منتهی الارب) (آنندراج). صفتی است
مانند بعید. (از اقرب الموارد):
خنده بوی زعفران وصل داد
گریه بوهای پیاز آن بعاد.(مثنوی).