dümbel - دنبل
dümbel - دنبل maddesi sözlük listesi
دنبل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُمْ بَ ] (اِ) دمل و برآمدگی کوچکی
در جلد که رنگش سرخ و شکلش مخروطی
است و نوعاً مرکز آن متقرح گشته و گود
می گردد. (ناظم الاطباء) (از آنندراج). دبیله.
دُمَّل. بناور. (یادداشت مؤلف). ورمی که در
اعضاء به ...
در جلد که رنگش سرخ و شکلش مخروطی
است و نوعاً مرکز آن متقرح گشته و گود
می گردد. (ناظم الاطباء) (از آنندراج). دبیله.
دُمَّل. بناور. (یادداشت مؤلف). ورمی که در
اعضاء به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَمْ بَ ] (اِ) استهزاء و مسخره. (ناظم
الاطباء). و رجوع به دنبال شود. || هر چیز
مضحک و خنده آور. (ناظم الاطباء).
|| نوعی از دهل. (ناظم الاطباء).
دهل مانندی است که به هندوستان ...
الاطباء). و رجوع به دنبال شود. || هر چیز
مضحک و خنده آور. (ناظم الاطباء).
|| نوعی از دهل. (ناظم الاطباء).
دهل مانندی است که به هندوستان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (ص) این کلمه در شاهد زیر از
تاریخ طبرستان همراه زل آمده است و به نظر
می رسد که با کلمهٔ دنبه بستگی داشته باشد و
معنی دنبه دار دهد، چه زل گوسفند بی دنبه را
گویند و در این صورت ...
تاریخ طبرستان همراه زل آمده است و به نظر
می رسد که با کلمهٔ دنبه بستگی داشته باشد و
معنی دنبه دار دهد، چه زل گوسفند بی دنبه را
گویند و در این صورت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُمْ بُ ] (اِخ) نام کوهی واقع در
کوهستان دیار بکر از یک پارچه سنگ و
پیوستگی به کوه دیگر ندارد و اطراف آن
جلگه و دشت، و خوانین دنبلی آذربایجان
منسوب بدانجا می باشند و نیز طایفهٔ ضرابی
کاشان ...
کوهستان دیار بکر از یک پارچه سنگ و
پیوستگی به کوه دیگر ندارد و اطراف آن
جلگه و دشت، و خوانین دنبلی آذربایجان
منسوب بدانجا می باشند و نیز طایفهٔ ضرابی
کاشان ...
dümbel - دنبل diğer yazımlar
Sıradaki maddeler