Şafi - شافع
Şafi - شافع maddesi sözlük listesi
شافع Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
شافع [مفرد]:
1- اسم فاعل من شفَعَ إلى/ شفَعَ في2/ شفَعَ لـ وشفَعَ1 وشفَعَ2/ شفَعَ في1.
2- شفيع ومُعين، مؤيِّد ونصير "فلان يعاديني وله شافع".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (ع ص) خواهش کننده. (مهذب
الاسماء). خواهشگر. (منتهی الارب).
درخواست کننده. (ناظم الاطباء).
|| درخواه جرم کسی کننده. (آنندراج).
شفاعت کننده. (شمس اللغات). شفیع. (تاج
العروس). ذارع. (یادداشت مؤلف) (اقرب
الموارد ذیل ذرع). ج، شافعون. ...
الاسماء). خواهشگر. (منتهی الارب).
درخواست کننده. (ناظم الاطباء).
|| درخواه جرم کسی کننده. (آنندراج).
شفاعت کننده. (شمس اللغات). شفیع. (تاج
العروس). ذارع. (یادداشت مؤلف) (اقرب
الموارد ذیل ذرع). ج، شافعون. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن سائب بن عبیدبن
عبدیزیدبن هاشم بن عبدالمطلب بن عبدمناف
قرشی مطلبی. جد امام شافعی. پدرش سائب
به پیغمبر شباهت داشت. وی در یوم بدر
اسلام آورد و آن زمان شافع خرد بود. (از تاج
العروس) ...
عبدیزیدبن هاشم بن عبدالمطلب بن عبدمناف
قرشی مطلبی. جد امام شافعی. پدرش سائب
به پیغمبر شباهت داشت. وی در یوم بدر
اسلام آورد و آن زمان شافع خرد بود. (از تاج
العروس) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن صالح بن حاتم الجیلی،
مکنی به ابومحمد. وی از ابوعلی بن المذهب
حدیث شنید و فقه نزد قاضی ابویعلی خواند.
پاکدامن و تنگدست و نیکوکار بود و بسال ۸۰
هـ . ق. درگذشت. (مناقب الامام احمدبن حنبل ...
مکنی به ابومحمد. وی از ابوعلی بن المذهب
حدیث شنید و فقه نزد قاضی ابویعلی خواند.
پاکدامن و تنگدست و نیکوکار بود و بسال ۸۰
هـ . ق. درگذشت. (مناقب الامام احمدبن حنبل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن ظرب بن عمروبن نوفل
از بنی نوفل. وی از کاتبان مصاحف برای
عمربن الخطاب بود. (العقد الفرید ج ۳ ص
۲۶۴).
از بنی نوفل. وی از کاتبان مصاحف برای
عمربن الخطاب بود. (العقد الفرید ج ۳ ص
۲۶۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن عبدالرشید جیلی مکنی
به ابوعبداللََّه. سبکی در «طبقات الشافعیه» وی
را از شاگردان غزالی معرفی کرده است. وفات
او در بیستم محرم سال ۵۴۱ هـ . ق. اتفاق افتاد.
(از غزالی نامه ص ۲۵۴). رجوع ...
به ابوعبداللََّه. سبکی در «طبقات الشافعیه» وی
را از شاگردان غزالی معرفی کرده است. وفات
او در بیستم محرم سال ۵۴۱ هـ . ق. اتفاق افتاد.
(از غزالی نامه ص ۲۵۴). رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن علی بن عباس الکنانی
السقلانی المصری کاتب. وی نویسنده و
مورخ است و زمانی بمصر بکار منشیگری
اشتغال داشت. بسال ۶۸۰ هـ . ق. تیری به
شقیقه اش اصابت کرد و کور شد. او را ...
السقلانی المصری کاتب. وی نویسنده و
مورخ است و زمانی بمصر بکار منشیگری
اشتغال داشت. بسال ۶۸۰ هـ . ق. تیری به
شقیقه اش اصابت کرد و کور شد. او را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن عمربن اسماعیل
الجیلی الحنبلی، ملقب به رکن الدین. وی فقیه
و آشنا به علم طب بود. در بغداد حدیث شنید
و به دمشق تدریس کرد. «زبدة الاخبار فی
مناقب الائمة الاربعة الابرار» تصنیف اوست.
بسال ۷۴۱ ...
الجیلی الحنبلی، ملقب به رکن الدین. وی فقیه
و آشنا به علم طب بود. در بغداد حدیث شنید
و به دمشق تدریس کرد. «زبدة الاخبار فی
مناقب الائمة الاربعة الابرار» تصنیف اوست.
بسال ۷۴۱ ...