Şerih - شریح
Şerih - شریح maddesi sözlük listesi
شریح Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (ع اِ) شریحة. پارهٔ گوشت فربه
بدرازابریده. (منتهی الارب) (آنندراج) (از
اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). گوشت
تنک کرده. (مهذب الاسماء). رجوع به شریحة
شود. || پاره ای از گوشت. (از اقرب
الموارد).
بدرازابریده. (منتهی الارب) (آنندراج) (از
اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). گوشت
تنک کرده. (مهذب الاسماء). رجوع به شریحة
شود. || پاره ای از گوشت. (از اقرب
الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شُ رَ ] (ع اِ) شرم زن. (از منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به
شَریح شود.
الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به
شَریح شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ رَ ] (اِخ) ابن حارث بن قیس بن
جهم بن معاویةبن... مرتع کندی، مکنی به
ابوامیه یا ابوعبدالرحمان. شاعر و قاضی و
راوی از عمر خطاب است و در ۹۷ یا ۹۸
هجری قمری در ۱۲۰سالگی در کوفه ...
جهم بن معاویةبن... مرتع کندی، مکنی به
ابوامیه یا ابوعبدالرحمان. شاعر و قاضی و
راوی از عمر خطاب است و در ۹۷ یا ۹۸
هجری قمری در ۱۲۰سالگی در کوفه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شُ رَ ] (اِخ) ابن ذبیان بن علیان بن
ارحب، از قبیلهٔ بنی بکیل و از همدان. جد
جاهلی یمانی بود. از فرزندان اوست: قبایل
«آل یزید» و «آل قدامه» و «آل ابی دوید» و
«آل الهیثم» از بطنهای همدان. ...
ارحب، از قبیلهٔ بنی بکیل و از همدان. جد
جاهلی یمانی بود. از فرزندان اوست: قبایل
«آل یزید» و «آل قدامه» و «آل ابی دوید» و
«آل الهیثم» از بطنهای همدان. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شُ رَ ] (اِخ) ابن عبدالکریم رویانی،
مکنی به ابونصر. فقیه شافعی و قاضی آمل
مازندران بود. از کتابهای اوست: ۱-
روضةالاحکام و زینةالحکام -در آیین
داوری. شریح به سال ۵۰۵ هـ . ق. ...
مکنی به ابونصر. فقیه شافعی و قاضی آمل
مازندران بود. از کتابهای اوست: ۱-
روضةالاحکام و زینةالحکام -در آیین
داوری. شریح به سال ۵۰۵ هـ . ق. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شُ رَ ] (اِخ) ابن هانی بن یزید
حارثی. مردی شجاع و مبارز و از
سپه سالاران نامی و یاران وفادار حضرت
علی (ع) در جنگ جمل بود. وقتی که روز
حکمیت پیش آمد و حضرت علی ابوموسی
اشعری را ...
حارثی. مردی شجاع و مبارز و از
سپه سالاران نامی و یاران وفادار حضرت
علی (ع) در جنگ جمل بود. وقتی که روز
حکمیت پیش آمد و حضرت علی ابوموسی
اشعری را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شُ رَ ] (اِخ) ابن یزید ابوحیوة
الحضرمی الحمصی المؤذن. تابعی از حضارمهٔ
مصر. او از ارطاةبن المنذر و صفوان بن عمر
روایت دارد و پسر وی حیوة و کثیربن عبید و
ابوحمید قوهی از او روایت کرده اند. شریح
ثقه است ...
الحضرمی الحمصی المؤذن. تابعی از حضارمهٔ
مصر. او از ارطاةبن المنذر و صفوان بن عمر
روایت دارد و پسر وی حیوة و کثیربن عبید و
ابوحمید قوهی از او روایت کرده اند. شریح
ثقه است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(شُ رَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - آلت تناسلی زن ، شرم زن . 2 - از اعلام مردان است .