Ferhad - فرهاد
Ferhad - فرهاد maddesi sözlük listesi
فرهاد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (اِخ) کوهکن. مردی است که
بنابه روایت کتاب خسرو و شیرین نظامی
شغل سنگتراشی داشته و رقیب خسروپرویز
در عشق شیرین دختر شاه ارمنستان بوده
است. وی سرانجام جان خود را بر سر این
عشق گذاشت و ...
بنابه روایت کتاب خسرو و شیرین نظامی
شغل سنگتراشی داشته و رقیب خسروپرویز
در عشق شیرین دختر شاه ارمنستان بوده
است. وی سرانجام جان خود را بر سر این
عشق گذاشت و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (اِخ) نام یکی از نجبای ایران.
(ولف):
دگر مهر برزین خراد را
سوم مهر برزین فرهاد را.فردوسی.
(ولف):
دگر مهر برزین خراد را
سوم مهر برزین فرهاد را.فردوسی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (اِخ) نام یک پهلوان ایرانی.
(ولف). وی معاصر کیکاوس و در سفر
مازندران همراه وی بود:
بخواند آن زمان شاه فرهاد را
گرایندهٔ گرز پولاد را.فردوسی.
(ولف). وی معاصر کیکاوس و در سفر
مازندران همراه وی بود:
بخواند آن زمان شاه فرهاد را
گرایندهٔ گرز پولاد را.فردوسی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (اِخ) نام سردار لشکر
انوشروان. (ولف):
چپ لشکرش را به فرهاد داد
بسی پندها بر دلش کرد یاد.فردوسی.
انوشروان. (ولف):
چپ لشکرش را به فرهاد داد
بسی پندها بر دلش کرد یاد.فردوسی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (اِخ) ده کوچکی است از بخش
زرند شهرستان ساوه. جدیدالاحداث و دارای
۶ تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۱).
زرند شهرستان ساوه. جدیدالاحداث و دارای
۶ تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
ریوند بخش حومهٔ شهرستان نیشابور، واقع
در ۱۲هزارگزی جنوب نیشابور. جلگه ای
است معتدل و دارای ۱۳۲ تن سکنه. از قنات
مشروب می شود. محصول عمده اش غله و
شغل مردم آن ...
ریوند بخش حومهٔ شهرستان نیشابور، واقع
در ۱۲هزارگزی جنوب نیشابور. جلگه ای
است معتدل و دارای ۱۳۲ تن سکنه. از قنات
مشروب می شود. محصول عمده اش غله و
شغل مردم آن ...
Ferhad - فرهاد diğer yazımlar
Sıradaki maddeler