Kari - قاری

قاری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(ع ص) (از ریشهٔ قری) ده نشین.
باشندهٔ ده. فرودآینده در ده. (منتهی الارب).
روستائی. ضد بادی. (ناظم الاطباء): جاءنی
کل قار و باد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
|| (از ریشهٔ قرء) خواننده. (دهار) (منتهی
الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ ری ی ] (ص نسبی) نسبت است به
بنی قاره که نام طائفهٔ معروفی است از عرب.
(سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(ص نسبی) نسبت است به قار به
معنی قیر. قیرگون : نیم شبی که شب تاری
و هوا قاری قوت باصره را از مشاهدهٔ
اشخاص و مطالعهٔ اجسام معزول کرده بود
مصاف دادند. (ترجمهٔ تاریخ یمینی چ تهران
ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابراهیم بن رمضان سقاء. نخست
در قلعهٔ دمشق شغل سقائی داشته پس به
استانبول رفته و به تحصیل علم آغازیده و
بالخصوص در تجوید و قرائت قرآن مهارتی
بسزا یافته و در جامع ابوایوب انصاری امام
جماعت شده است. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابراهیم بن عبدالرحمن قاری،
منسوب به طائفهٔ بنی قارة است. وی از ابن
عمر روایت کند. و حمزةبن ابی جعفربن
حریث بن ابی ذئب از او روایت دارد. گوید
دیدم ابن عمر دست بر محل جلوس پیغمبر
(ص) بر منبر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) احمدبن عبدالعزیزبن هشام بن
خلف بن غزوان. ادیب نحوی عروضی ملقب
به قاری و مکنی به ابوالعباس و معروف به ابن
هشام و ابن خلف از اکابر قراء و اساتید نحو
بوده و در عروض و حل معمی دستی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) اصفهانی. نافع بن عبد الرحمن بن
ابی نعیم تابعی. اصفهانی الاصل مدنی
الموطن، مکنی به ابورویم یا ابوالحسن یا
ابوعبداللََّه یا ابوعبدالرحمن یا ابونعیم. وی
بسیار سیاه رنگ و در فن قرائت امام اهل
مدینه و رای و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) اندلسی. اسماعیل بن خلف بن
سعیدبن عمران انصاری صقلی اندلسی قاری
نحوی، مکنی به ابوطاهر. وی از اکابر علم و
ادب بوده و فن قرائت را متقن داشته است.
رجوع به ریحانة الادب ج ۱ ص ۳۵۴ و معجم
الادباء ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) انصاری. سعیدبن عبدالقاری
انصاری، مکنی به ابوزید. عبدالغنی بن سعید
گوید وی از صحابه بوده است. (الانساب
سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) تمیمی، مازنی. زَبّان بن علاءبن
عمار عمرو یا عریان بن عبداللََّه بن حسن بن
حارث، مکنی به ابوعمرو. رجوع به ریحانة
الادب ج ۵ ص ۱۳۹ و روضات ص ۲۹۹ و
ابن خلکان ج ۱ ص ۴۲۱ و نامهٔ دانشوران ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) حوفی علی بن ابراهیم بن سعید.
عالم فاضل مفسر، قاری، نحوی، مکنی به
ابوالحسن. از مشاهیر ادبا و مرجع استفادهٔ
اکثر فضلای عصر خود بود و از اوست: ۱ -
اعراب القرآن. ۲ -البرهان فی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) حیان بن عبداللََّه بن محمدبن
هشام انصاری اوسی بلنسی مکنی، به ابوالبقاء
و ابن هشام. ادیب نحوی لغوی قاری و از
فضلای قرن هفتم بوده است. وی از
ابوالحسن بن سعد خیروری اخذ مراتب ادبیه
نموده و به سال ۶۰۹ هـ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) خراسانی. ابوالقاسم خراسانی
مشهدی، معروف به قاری و مقیم شیراز. از
مشاهیر قراء عهد شاه عباس ثانی (۱۰۵۲ -
۱۰۷۸ هـ . ق.) و ناظم نظم اللئالی مشهور است
که منظومه ای است گرانبها در تجوید قرآن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) خلف بن هشام بن ثعلب یا طالب
بزارقاری. از قراء ثمانیه است که اصول
قرائت را از مالک بن انس و حمادبن زید و
ابوعوانه اخذ کرد و عباس دوری و محمدبن
جهم یا ادریس حداد و اسحاق وراق ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) رازی. ابوبکر صالح بن شعیب.
ابوالفتح نصر گوید ابوبکر صالح بن شعیب
منسوب است به ده قار نزدیک ری. ابوبکر
قاری یکی از دانشمندان لغت و ادبیات عرب
است که در عهد ثعلب به بغداد آمد و حکایت
کند که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) سعیدبن سفین معروف به قاری
منسوب به طائفه بنی قاره است. وی از علی
روایت کند، و یحیی بن ابی عمرو شیبانی از
عبداللََّه بن مباشر از او روایت دارد. (سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) شیبةبن نصاح قاری آزادکردهٔ
امّ سلمه بوده و از ابن مسیب و قسم بن محمد
روایت کند. وی در مدینه به شغل قضاء
اشتغال داشته و محمدبن اسحاق و ابن الموال
از او روایت کنند. و گفته اند که او از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) عاصم بن ابی النجود بهدلهٔ کوفی.
از موالی بنی جذیمةبن ملک یا مالک بن نصر.
از قراء سبعه است. اصول قرائت را از زربن
حبیش و ابوعبدالرحمن سلمی و سعدبن
ایاس شیبانی اخذ کرد. به اتفاق اهل صناعت
عاصم اصوب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) عبداللََّه بن زید قاری شامی. وی
از ثوربن زید شامی روایت کند. (سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) عبداللََّه بن عامر یحصبی شامی،
مکنی به ابوعمران. از قراء سبعه از طبقهٔ اول
تابعین بوده و قرائت خود را از عثمان بن عفان
و فضالةبن عبید و مغیرةبن ابی شهاب
مخزومی و برخی دیگر روایت کرده و
هشام بن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) عبداللََّه بن عثمان معروف به
قاری و مکنی به ابوعثمان منسوب به طائفهٔ
بنی قاره است. وی از ابوالطفیل روایت کند.
معمر روایت کرده است که وی به سال ۱۴۴
هـ . ق. وفات یافت و گفته اند به سال ۱۳۴.
رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) عبداللََّه بن کثیر قاری، مکنی به
ابوبکر و ابوسعید. از قراء سبعه و از موالی
عمروبن علقمه کنانی و از مشاهیر و اکابر
تابعین و از قبیلهٔ بنی الداربن هانی بن لخم بوده
و به همین جهت به داری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) عبدالحفیظبن عثمان طائفی از
علماء است و از اوست: جلاء القلوب و کشف
الکروب بمناقب ابی ایوب. این کتاب در
آستانه به سال ۱۲۹۸ چاپ شده است. (معجم
المطبوعات ج ۲ ستون ۱۴۸۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) عبدالرحمن بن عبداللََّه بن عبید
مشهور به قاری منسوب به طائفه بنی قاره
است. وی از عمربن الخطاب در مدینه روایت
کند. از طرف ابن عمر عامل بیت المال بوده
است. عروةبن زبیر و حمیدبن عبدالرحمن و
دو فرزندش ابراهیم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) علی بن حمزه، معروف به
کسائی. رجوع به کسائی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) علی بن سلطان محمد، ملقب به
نورالدین و معروف به ملاعلی قاری حنفی
المذهب. وی در هرات متولد شد و در مکه
سکونت کرد. وی از افاضل اوائل قرن یازدهم
هـ . ق. بوده و پس از آنکه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) عمروبن عبداللََّه قاری خطمی
ضریر (نابینا) از صحابه بوده و پیغمبر دربارهٔ
او فرموده است: ما را نزد بینا ببرید که به وی
پناه بریم (مراد صاحب ترجمه است که چشم
دلش بینا بوده). (الانساب سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) مالقی. احمدبن عبداللََّه بن
حسن بن احمدبن یحیی بن عبداللََّه مالقی
الولاده، انصاری القبیله، ملقب به قاری و
مکنی به ابوبکر و مشهور به حُمَید. از افاضل
قرن هفتم هجری است. نحوی کامل، فقیه،
فاضل، ادیب، کاتب، قاری، محدث، ضابط،
حافظ، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) مجاهدبن جبیر قاری، مکنی به
ابوالحجاج یا ابومحمد از اهل مکه و از
جماعتی از صحابه حضرت رسول اکرم (ص)
روایت کند و حاکم و منصور از او روایت
کنند. وی فقیهی عابد و پرهیزکار بود و در
مکه در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) محمدبن احمد، ملقب به قاری و
مکنی به ابن شنبوذ. رجوع به ابن شنبوذ شود.

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.