Afil - آفل
Afil - آفل maddesi sözlük listesi
آفل Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
آفِل [مفرد]: ج آفِلون وأُفَّل، مؤ آفلة، ج مؤ آفلات وأُفَّل: اسم فاعل من أفَلَ وأفِلَ| نَجْمُه آفِلٌ: غير محظوظ، غير مشهور.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (ع ص) فروشونده.
ناپدیدگردنده. غروب کننده. که فرورود.
غارب :
آنکه گه ناقص گهی کامل بود
نیست معبود خلیل آفل بود.مولوی.
هم خر و خرگیر اینجا در گلند
غافلند اینجا و آنجا آفلند.مولوی.
بانگ و صیتی جو که آن ...
ناپدیدگردنده. غروب کننده. که فرورود.
غارب :
آنکه گه ناقص گهی کامل بود
نیست معبود خلیل آفل بود.مولوی.
هم خر و خرگیر اینجا در گلند
غافلند اینجا و آنجا آفلند.مولوی.
بانگ و صیتی جو که آن ...