pul - پول
pul - پول maddesi sözlük listesi
پول Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
para
Farsça - Türkçe sözlük
para
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) از پهلوی پوهل . پُل. قنطرة. جسر.
و به این معنی در زبانهای ایرانی بسیار
کهنسال است. طاق و سقف گونه ای که بر
رودی یا نهر و مادی بر عرض آن بندند
گذشتن مردم و چارپایان را. کرپی (در تداول
مردم ...
و به این معنی در زبانهای ایرانی بسیار
کهنسال است. طاق و سقف گونه ای که بر
رودی یا نهر و مادی بر عرض آن بندند
گذشتن مردم و چارپایان را. کرپی (در تداول
مردم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) زر و سیم یا فلز دیگر مسکوک
رائج. و توسعاً بانک نُت و اسکناس. ظاهراً
این کلمه از زمان اشکانیان از بول یونانی
گرفته شده است. رجوع به ترجمهٔ ایران در
زمان ساسانیان کریستن سن چ ۱ طهران
ص ۲۷ ...
رائج. و توسعاً بانک نُت و اسکناس. ظاهراً
این کلمه از زمان اشکانیان از بول یونانی
گرفته شده است. رجوع به ترجمهٔ ایران در
زمان ساسانیان کریستن سن چ ۱ طهران
ص ۲۷ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) قصبه ای از دهستان زانو سرستاق
بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در ۳۶
هزارگزی جنوب نوشهر و ۱۲ هزارگزی
باختری کجور. کوهستانی سردسیر. دارای
۲۲۵۰ تن سکنه. کردی و گیلکی و
فارسی زبان و کردها از ایل خواجوند هستند.
آب آن ...
بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در ۳۶
هزارگزی جنوب نوشهر و ۱۲ هزارگزی
باختری کجور. کوهستانی سردسیر. دارای
۲۲۵۰ تن سکنه. کردی و گیلکی و
فارسی زبان و کردها از ایل خواجوند هستند.
آب آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) پاولوس. پاولو. رجوع به این دو
کلمه در قاموس الاعلام ترکی شود.
کلمه در قاموس الاعلام ترکی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یو . ] (اِ.) آن چه که معیار ارزش مادی است و به عنوان وسیلة مبادله مورد استفاده
قرار می گیرد. ؛ ~ چایی پولی که به عنوان انعام داده می شود. ؛ ~ کسی از پارو بالا
رفتن ثروت بی حساب داشتن .
قرار می گیرد. ؛ ~ چایی پولی که به عنوان انعام داده می شود. ؛ ~ کسی از پارو بالا
رفتن ثروت بی حساب داشتن .
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
yoltaq(izah: bel. yoltax. körpü. iki qıyını, yanı, yolu birbirinə qovuşduran yol.)
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
yarmıq(izah: rüşvə.
irdəmsizdən qut qaçar, yarmıq ( pul. rüşvə.) gəlsə iş.)
irdəmsizdən qut qaçar, yarmıq ( pul. rüşvə.) gəlsə iş.)
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
bogactwo; ciasto; forsa; gotówka; kabza; kołek; obieg; obrót; palik; pieniądz; portmonetka; ryzykować; sakiewka; słup; stawiać; stawka; stos; torebka; udział; waluta; wkład; złoto
pul - پول diğer yazımlar
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler