ratıb - رطیب
ratıb - رطیب maddesi sözlük listesi
رطیب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (ع ص) تر. (دهار). تروتازه و
از آن است «عیش رطیب ناعم». (از اقرب
الموارد). تروتازه. ج، رِطاب. (از آنندراج)
(منتهی الارب):
کنجی که برف پیش همی داشت گل گرفت
هر جویکی که خشک همی بود شد ...
از آن است «عیش رطیب ناعم». (از اقرب
الموارد). تروتازه. ج، رِطاب. (از آنندراج)
(منتهی الارب):
کنجی که برف پیش همی داشت گل گرفت
هر جویکی که خشک همی بود شد ...