abid - عبید
abid - عبید maddesi sözlük listesi
عبید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (ع اِ) جِ عَبد. (آنندراج) (منتهی
الارب):
بنده زاده آن خداوند مجید
زاده از پشت جواری و عبید.(مثنوی).
الارب):
بنده زاده آن خداوند مجید
زاده از پشت جواری و عبید.(مثنوی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (اِخ) دهی است از دهستان یخاب
بخش طبس شهرستان فردوس واقع در
۱۳۰هزارگزی شمال خاوری طبس. ناحیه ای
است کوهستانی و گرمسیر و خشک و ۳۷ تن
سکنه دارد آب آن از قنات تأمین میشود و
محصولات آن ...
بخش طبس شهرستان فردوس واقع در
۱۳۰هزارگزی شمال خاوری طبس. ناحیه ای
است کوهستانی و گرمسیر و خشک و ۳۷ تن
سکنه دارد آب آن از قنات تأمین میشود و
محصولات آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (اِخ) ابن ابرص بن عوف بن جشم
الاسدی از مضر. شاعر و از بزرگان و حکمای
زمان جاهلیت بوده. وی یکی از اصحاب
مجمهرات است که در طبقه دوم از معلقات
است. معاصر امراء القیس بود ...
الاسدی از مضر. شاعر و از بزرگان و حکمای
زمان جاهلیت بوده. وی یکی از اصحاب
مجمهرات است که در طبقه دوم از معلقات
است. معاصر امراء القیس بود ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ بَ ] (اِخ) ابن احمدبن خردادبه.
رجوع به به ابن خرداذبه ابوالقاسم و نیز
الاعلام زرکلی شود.
رجوع به به ابن خرداذبه ابوالقاسم و نیز
الاعلام زرکلی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ بَ ] (اِخ) ابن بکربن کلاب از
بنی عامربن صعصعه از عدنانیه. جدی جاهلی
است. (از الاعلام زرکلی).
بنی عامربن صعصعه از عدنانیه. جدی جاهلی
است. (از الاعلام زرکلی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ بَ ] (اِخ) ابن حصین بن معاویةبن
جندل نمیری. از مردم مضر است و شاعر و از
فحول محدثین است. وی از شترچرانان و
بادیه نشین های بصره بود. با جریر و فرزدق
معاصر بود و فرزدق را برتر ...
جندل نمیری. از مردم مضر است و شاعر و از
فحول محدثین است. وی از شترچرانان و
بادیه نشین های بصره بود. با جریر و فرزدق
معاصر بود و فرزدق را برتر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ بَ ] (اِخ) ابن شریة الجرهمی در
حکمت و خطابت و ریاست در شمار قدما
است و نخستین کس است از اعراب که کتاب
تصنیف کرد. اصلش از یمن است و در صنعاء
اقامت گزیده جاهلیت را درک کرده معاویه ...
حکمت و خطابت و ریاست در شمار قدما
است و نخستین کس است از اعراب که کتاب
تصنیف کرد. اصلش از یمن است و در صنعاء
اقامت گزیده جاهلیت را درک کرده معاویه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ بَ ] (اِخ) ابن عبرةبن زهران از
شنؤة الازد از قحطان. جدی جاهلی و از نسل
جنادةبن ابی امیه است. (از الاعلام زرکلی).
شنؤة الازد از قحطان. جدی جاهلی و از نسل
جنادةبن ابی امیه است. (از الاعلام زرکلی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ بَ ] (اِخ) ابن عدی بن کعب از
بنی سلمه از خزرج از قحطان جد جاهلی
است. از نسل او است بعضی از صحابه. (از
الاعلام زرکلی).
بنی سلمه از خزرج از قحطان جد جاهلی
است. از نسل او است بعضی از صحابه. (از
الاعلام زرکلی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ بَ ] (اِخ) ابن عوف بن عمر از اوس
از قحطان. جدی جاهلی است و از نسل
اوست بعضی از صحابه. (از الاعلام زرکلی).
از قحطان. جدی جاهلی است و از نسل
اوست بعضی از صحابه. (از الاعلام زرکلی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ بَ ] (اِخ) ابن مالک بن سوید از
جذام از قحطانیه. جدی جاهلی است از
اعقاب او هستند بنواسیر. و طائفه ای از ایشان
در حوف باف (شرقی مصر) بودند. (از الاعلام
زرکلی).
جذام از قحطانیه. جدی جاهلی است از
اعقاب او هستند بنواسیر. و طائفه ای از ایشان
در حوف باف (شرقی مصر) بودند. (از الاعلام
زرکلی).
abid - عبید diğer yazımlar
Sıradaki maddeler