irabi - اعرابی
irabi - اعرابی maddesi sözlük listesi
اعرابی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بی ی ] (ع ص نسبی، اِ)
بادیه نشین. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن
علی). منسوب به اعراب. (ناظم الاطباء).
عرب بیابانی. تازی بادیه نشین. (از فرهنگ
فارسی معین). بمعنی یکی از اعراب و این
منسوب است به اعراب که ...
بادیه نشین. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن
علی). منسوب به اعراب. (ناظم الاطباء).
عرب بیابانی. تازی بادیه نشین. (از فرهنگ
فارسی معین). بمعنی یکی از اعراب و این
منسوب است به اعراب که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) شیخ ابوسعید احمدبن
محمد بصری معروف به اعرابی. وفاتش در
محرم سال ۳۴۱ هـ . ق. بزمان مطیع خلیفه. و از
سخنان اوست: زیان کارترین چیزی نمودن
علم است به مردمان. (از تاریخ گزیده
ص ۷۸۱).
محمد بصری معروف به اعرابی. وفاتش در
محرم سال ۳۴۱ هـ . ق. بزمان مطیع خلیفه. و از
سخنان اوست: زیان کارترین چیزی نمودن
علم است به مردمان. (از تاریخ گزیده
ص ۷۸۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) از روات است. احمدبن
سلیمان معیدی مکنی به ابوالحسین از او
روایت دارد. رجوع به معجم الادباء ج ۱
ص ۱۴۱ شود.
سلیمان معیدی مکنی به ابوالحسین از او
روایت دارد. رجوع به معجم الادباء ج ۱
ص ۱۴۱ شود.