kara - قاره
kara - قاره maddesi sözlük listesi
قاره Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ ] (اِ) رستنیی باشد مانند گندنای
کوهی، بول و حیض براند و بچه از شکم
بیندازد. (برهان). سطاخینس است. (تعلیقات
برهان از معین از تحفهٔ حکیم مؤمن).
کوهی، بول و حیض براند و بچه از شکم
بیندازد. (برهان). سطاخینس است. (تعلیقات
برهان از معین از تحفهٔ حکیم مؤمن).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) دهی است بزرگ در راه
حمص به دمشق که آخرین حدود حمص
است و پس از آن توابع دمشق محسوب
میشود. مردم آن همه نصرانی هستند. آب این
ده از چشمه هائی که در آن ...
حمص به دمشق که آخرین حدود حمص
است و پس از آن توابع دمشق محسوب
میشود. مردم آن همه نصرانی هستند. آب این
ده از چشمه هائی که در آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) قلعه ای است نزدیکی اومه از
بلاد سودان. (ریحانة الادب ج ۳ ص ۲۵۶).
بلاد سودان. (ریحانة الادب ج ۳ ص ۲۵۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) کوهی است به بحرین. (معجم
البلدان ج ۷ ص ۱۱). || دیهی است به
بحرین. (ریحانة الادب ج ۳ ص ۲۵۶).
البلدان ج ۷ ص ۱۱). || دیهی است به
بحرین. (ریحانة الادب ج ۳ ص ۲۵۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) (یوم قاره) روزی است از
روزهای تاریخی عرب. (معجم البلدان).
رجوع به «ذوقارة» و «قارة اهوی» شود.
روزهای تاریخی عرب. (معجم البلدان).
رجوع به «ذوقارة» و «قارة اهوی» شود.
kara - قاره diğer yazımlar
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler