مهلب
مهلب maddesi sözlük listesi
مهلب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ هَ لْ لِ ] (ع ص) هجوکننده. (از
اقرب الموارد). رجوع به تهلیب شود.
|| هلیب. نام چند روز است نهایت سرد در
کانون دوم یا در ایام سختی سرما. (منتهی
الارب).
اقرب الموارد). رجوع به تهلیب شود.
|| هلیب. نام چند روز است نهایت سرد در
کانون دوم یا در ایام سختی سرما. (منتهی
الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ هَ لْ لَ ] (ع ص) هجا کرده شده.
رجل مهلب؛ مردی هجا کرده.
(مهذب الاسماء) (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). و رجوع به تهلیب شود.
رجل مهلب؛ مردی هجا کرده.
(مهذب الاسماء) (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). و رجوع به تهلیب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ هَ لْ لَ ] (اِخ) ابن ابی صفرة ظالم بن
سراق ازدی عتکی، مکنی به ابوسعید. به سال
هفتم هجری در دبا متولد شد و در بصره
پرورش یافت. سپس در روزگار خلافت
خلیفهٔ دوم با پدرش ...
سراق ازدی عتکی، مکنی به ابوسعید. به سال
هفتم هجری در دبا متولد شد و در بصره
پرورش یافت. سپس در روزگار خلافت
خلیفهٔ دوم با پدرش ...